[ad_1]
پایگاه فرهنگی مذهبی سلم :
تعظیم و نکوداشت بزرگان و فرهیختگان و نیز زنده نگه داشتن نام و یاد ایشان پس از مرگ، لازمه محبت، عشق و ارادت انسان به نیکی ها و کمالات است و ریشه در فطرت و سرشت آدمی دارد. ناگفته عیان است که این عزت و احترام در مورد رهبران دینی به عنوان فرهنگ سازان و متحول کنندگان تاریخ به طریق اولی، صادق است و با اندک نگاهی به کتاب قطور تاریخ در می یابیم که پیش از اسلام و پس از آن همیشه قبرهای صالحان و اولیای الهی، مورد توجه خاص و زیارت مردم بوده است و تا قرن یازدهم هجری بین مسلمانان ـ اعم از شیعه و اهل سنت ـ هیچ گونه اختلافی در این مسأله به چشم نمی خورد و هر دو رساله هایی در این موضوع نگاشته اند. در حقیقت، آنان از رهگذر زیارت اقدام به بزرگداشت مفاخر و صاحبان کمال خویش می کردند.
افزون بر این، روایات بسیاری نیز در متون دینی ما مسلمانان وجود دارد که جایگاه زیارت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ و فضیلت آن را در اسلام روشن می سازد. پاره ای از این روایات را نبی اکرم اسلام حضرت محمد مصطفی ـ صلی الله علیه و آله ـ بیان کرده اند. ممکن است در ابتدای امر این پرسش به ذهن آدمی خطور کند که هدف پیامبر از بیان این گونه احادیث چه بوده است؟ چرا حضرت، مسلمانان را به زیارت افرادی تشویق و ترغیب می کنند که در آن زمان ـ صدر اسلام ـ هنوز این بزرگواران پا به عرصه حیات نگذاشته اند؟
با اندکی تأمل و درنگ در روایات مذکور، کاملا روشن می شود که هدف پیامبر چیزی جز هدایت مسلمانان نیست؛ چرا که این روایات یک نوع اتمام حجتی است از سوی پیامبر اسلام برای مسلمانان در زمینه منصب زعامت و ولایت. حضرت ختمی مرتبت با بیان این گونه روایات به مسلمانان نشان می دهند که ردای امامت و رهبری اسلام پس از ایشان، برازنده قامت چه افرادی است. این روایات نه تنها جایگاه و منزلت واقعی پیشوایان اسلام را بیان می کند، بلکه این گونه روایات با بیان پاداش ها و ثواب های دنیایی و آخرتی نهفته در زیارت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ یک مشوق عظیم و قوی خواهد بود برای اظهار عشق و ارادت محبان به محبوب، برای دل دادن صمیمانه دل دادگان در کوی دل دار و سرانجام برای سر سپردن سربازان فداکار در پیش سردار.
نوشته حاضر بر آن است که در پرتو احادیث نبوی، ره آوردهای زیارت هر یک از پنج تن آل عبا ـ علیهم السلام ـ را مورد بررسی قرار دهد.
روایت های نبوی که در زیارت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ به دست ما رسیده است در یک نگاه کلی، دو دسته اند:
۱ ـ روایت های ویژه ای که در خصوص یکی از معصومان ـ علیهم السلام ـ نقل شده است؛
۲ ـ روایت های عامی که زیارت همه ائمه اطهار علیهم السلام را در بر می گیرد.
روایات مربوط به فضیلت زیارت صدیقه کبری، فاطمه زهرا علیهاالسلام و امیرالمؤمنان علی علیه السلام و امام حسن و امام حسین و نیز امام علی بن موسی الرضا علیه السلام بر خلاف سایر ائمه علیهم السلام از نوع اول است. اما این امر هیچ دلیلی بر ترجیح این بزرگواران بر سایر ائمه اطهار علیهم السلام از نظر پیامبر اسلام نمی شود، چرا که در جای خود ثابت شده است که ائمه اطهار علیهم السلام یک نور در چهارده رواق هستند:
«و ان ارواحکم و نورکم و طینتکم واحده.»
زید شحام در این باره از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسید: امام حسن ـ علیه السلام ـ افضل است یا امام حسین ـ علیه السلام ـ؟
آن حضرت در جواب فرمودند:
«ان فضل اولنا یلحق بفضل آخرنا و فضل آخرنا یلحق اولنا… خلقنا واحده و علمنا واحد و فضلنا واحده و کلنا واحده… اولنا محمد و اوسطنا محمد و آخرنا محمد.»
«فضل اول ما به آخر ما و فضل آخر ما به اول ما بر می گردد… خلقت ما یکی است، علم ما یکی است، فضل ما یکی است، همه ما در پیش خدا یکی هستیم… اول ما محمد است، وسط ما محمد است، آخر ما نیز محمد است.»
شبیه این مطلب را عبدالرحمن بن مسلم از امام کاظم ـ علیه السلام ـ پرسید و گفت: زیارت امیرالمؤمنان ـ علیه السلام ـ افضل است یا زیارت امام حسین ـ علیه السلام ـ یا زیارت فلان امام، فلان امام…؟ سپس یک یک امامان را نام برد.
امام کاظم ـ علیه السلام ـ در جواب فرمود:
«یا عبدالرحمن بن مسلم من زار اولنا فقد زار آخرنا و من زار آخرنا فقد زار اولنا و من تولی أولنا فقد تولی آخرنا و من تولی آخرنا فقد تولی أولنا، و من قضی حاجه لأحد من أولیائنا فکأنما قضاها لجمیعنا… .»
«ای عبدالرحمن! هر کس که اولین ما را زیارت کند، آخرین نفر ما را زیارت کرده است، چنان که اگر آخرین ما را زیارت کند، اولین نفر ما را زیارت کرده است. هر کس ولایت اولین نفر ما را بپذیرد، ولایت آخرین نفر ما را پذیرفته است. کسی که حاجت یکی از دوستان ما را برآورد، گویا حاجت همه ما را برآورده است… .»
بنابراین، زیارت هر کدام در حقیقت زیارت همه آنان است و از نظر فضیلت نیز یکسان است، لیکن برخی عوارض خارجی، مانند دوری راه، غربت، فشار و سخت گیری های حاکمان ستمگر و یا عوامل دیگری که ما نمی توانیم بفهمیم، سبب شده که به زیارت برخی از امامان ـ علیهم السلام ـ توصیه ویژه ای، یا ثواب مخصوصی ذکر کرده اند.
مفهوم زیارت
زیارت از ریشه «زور» است. اصل این واژه به معنای میل و عدول از چیزی است. دروغ را از این جهت، زور گفته اند که مایل و منحرف از راه حق می شود.
احمد بن فارس در ادامه می گوید: زائر را از آن جهت زائر می گویند که وقتی به زیارت تو می آید از غیر عدول می کند و رو بر می گرداند.
از این رو، برخی گفته اند: زیارت به معنای قصد و توجه است.
فیومی با توجه به این امر، در ادامه می گوید:
«زیارت، در عرف آن است که انسان با انگیزه بزرگداشت کسی و انس گرفتن با او به سوی وی روی آورد.»
حال با روشن شدن مفهوم زیارت، فضیلت و ره آوردهای زیارت پنج تن آل عبا را از دیدگاه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در پنج بخش، مورد بررسی قرار می دهیم.
بخش اول: زیارت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله)
عبدالله، پسر عمر از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند:
«من جائنی زائرا لاتحمله الا زیارتی کان حقا علی أن أکون له شفیعا یوم القیامه.»
«هر کس به زیارت من بیاید و انگیزه ای جز زیارتم نداشته باشد، بر من لازم است که شفیع او در روز قیامت باشم.»
متتبع بزرگ، علامه امینی رحمه الله این حدیث را از شانزده تن از محدثان و حافظان اهل سنت نقل کرده است. همچنین وی آورده است: چهل و یک نفر از بزرگان اهل سنت از عبدالله بن عمر نقل کرده اند که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرموده است:
«هر کس قبر مرا زیارت کند، شفاعت من بر او واجب می شود.»
این عالم فرهیخته، افزون بر این دو روایت، بیست روایت دیگر را از منابع اهل سنت نقل کرده است.
در کامل الزیارات از پیامبر اسلام این گونه نقل شده است:
«هر کس مرا در زمان حیات و یا پس از وفاتم زیارت کند، به طور حتم در روز قیامت هم جوار با من خواهد بود.»
در جایی دیگر پیامبر اسلام در این باره فرمودند:
«من زارنی بعد وفاتی کان کمن زارنی فی حیاتی و کنت له شهیدا و شافعا یوم القیامه.»
«هر کس مرا پس از وفاتم زیارت کند، مانند کسی است که مرا در زمان حیاتم زیارت کرده است و من در روز قیامت نسبت به این امر برای وی شهادت می دهم و شافع او خواهم بود.»
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز نقل شده است:
«هر که مرا بعد از وفاتم زیارت کند، گویا فاطمه را زیارت کرده است.»
ره آوردهای زیارت
ره آوردهای زیارت پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه وآله وسلم ـ در دنیا و آخرت عبارت اند از:
۱ ـ شفاعت نبی اکرم در روز قیامت
۲ ـ هم جوار بودن با حضرت
۳ ـ زیارت فاطمه کبری علیهاالسلام
با توجه به روایات مذکور، در می یابیم که شفاعت و هم جوار بودن با پیامبر در روز قیامت نصیب فردی می شود که در این دنیا توفیق زیارت حضرت را کسب کرده باشد و این دو مسأله از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. میزان اهمیت این دو امر زمانی کاملا روشن می شود که فرد ویژگی های قیامت و حوادث هول انگیز و دهشت زای آن روز را در ذهن خویش مجسم کند. حوادثی که هر انسان مؤمنی را عمیقا در فکر فرو می برد و لرزه به تن آدمی می اندازد. بر پایه آموزه های قرآن، در آن روز چنان هول و اضطرابی از حساب و کتاب دقیق الهی و بیم از رسوایی در حضور جمیع خلایق و گرفتاری در عذاب دردناکی که خلاصی از آن ممکن نیست به انسان دست می دهد که با هیچ بیانی قابل شرح نیست.
«و انذر هم یوم الازفه اذ القلوب لدی الحناجر کاظمین.»
«آنها را از روز نزدیک (قیامت) بترسان. روزی که از شدت وحشت جان ها به گلو می رسد و تمامی وجود آنها مملو از اندوه می گردد.»
در آن روز هر کس چنان به خود مشغول است و در پیچ و خم اعمال خویش گرفتار، که به دیگری نمی پردازد، حتی پدر و فرزند که نزدیکترین رابطه را با هم دارند، هیچ کدام به فکر دیگری نیستند:
«…و اخشوا یوما لایجزی والد عن ولده و لامولود هو جاز عن والده شیئا...»
«از روزی بپرسید که نه پدر جزای اعمال فرزند خود را تحمل می کند و نه فرزند چیزی از جزای پدر را.»
با این توصیف، تنها شفاعت و عنایت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ است که می تواند انسان را از این شرایط سخت و دشوار نجات دهد و به فردوس برین برساند؛ چرا که خود حضرت فرمودند:
«من أتانی زائرا وجبت له شفاعتی و من وجبت له شفاعتی وجبت له الجنه.»
«هر کس به زیارت من بیاید، شفاعت من بر او واجب می شود و هر که شفاعت من بر او واجب باشد، فردوس بر او واجب خواهد شد.»
باید توجه داشت که ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ را می توان با حضور در کنار بارگاه مطهر آنان زیارت کرد هم چنان که زیارت دور نیز مورد قبول و توصیه است اما سفارش و تأکید روایات بر حضور زائر در کنار مزار شریف امامان بیشتر است.
اسحاق بن عمار از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت می کند که فرمود:
«مروا بالمدینه فسلموا علی رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ و ان کانت الصلاه تبلغه من بعید.»
«به مدینه بروید و بر پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ سلام بدهید هر چند که سلام و درود از راه دور به آن حضرت نیز می رسد.»
این حدیث نشان می دهد که حضور زائر در کنار مزار و قبر مطهر خصوصیتی دارد. از این رو، مورد توصیه و سفارش قرار گرفته است.
برخی از این خصوصیت ها، عبارت است از:
۱ ـ بهره مند شدن از فضای معنوی حرم های شریف ـ که محل تردد فرشتگان، ارواح انبیا و اولیا و محل تردد و تعلق ویژه روح بلند آن معصوم است ـ و دعا کردن در مظان استجابت دعا. به عنوان نمونه در روایات آمده است که دعا در حائر حسینی (زیر گنبد اباعبداللّه الحسین) مستجاب است و نیز در گروهی از روایات آمده است که حرم پاک حضرت رضا ـ علیه السلام ـ بهشتی است؛
۲ ـ گسترش فرهنگ توحیدی و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ در بین راه ها و شهرهای مسیر مشاهد مشرفه.
۳ ـ نشانه صداقت زائر در دوستی و علاقه به معصوم.
۴ ـ ارتباط ملت ها و ملیت های مختلف و آگاهی از مشکلات، مشقات و امکانات همدیگر؛
۵ ـ عمل به توصیه کلی قرآن بر سیر در زمین و تماشای فرجام مجرمان:
«قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المجرمین»
۶ ـ وفاداری به مقتدا و تعهد به پیمانی که با او بسته است؛
۷ ـ حرم های شریف امامان معصوم در طول تاریخ مرکز علم، تبلیغ، و ترویج دین، مبداء قیام ها و نهضت ها، محل پیمان بستن و هم قسم شدن برای انقلاب های رهایی بخش و… بوده است
این برکات جملگی از رفت و آمد و مراوده زائران ناشی می شود.
بخش دوم: زیارت امیر مؤمنان، علی (علیه السلام)
امام صادق علیه السلام در خصوص زیارت امیرالمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام از پدران بزرگوار خویش و ایشان از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل می کنند:
«هر که علی علیه السلام را پس از وفاتش، زیارت کند، بهشت از آن اوست.»
اسحاق بن عمار نیز در این باره می گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمودند: «فرد بادیه نشینی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و به حضرت گفت: منزل من از منزل شما دور است ولی با این همه شما را دوست دارم و مشتاق زیارت شما هستم. از این رو سوی منزل شما روانه می شوم اما شما را نمی یابم و فقط علی بن ابی طالب علیه السلام را پیدا می کنم، حضرت با کلام و موعظه هایش، انیس من می شود، سپس من (به سوی کاشانه خود) بر می گردم و از این که موفق به زیارت شما نشده ام، متأسف و پشیمان هستم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به او فرمود:
«من زار علیا فقد زارنی و من احبه فقد احبنی و من ابغضه فقد ابغضنی.»
«هر که علی را زیارت کند، در حقیقت مرا زیارت کرده است و هر که او را دوست بدارد، در واقع مرا دوست داشته و هر کس او را خشمگین سازد، همانا مرا خشمگین ساخته است.»
سپس در ادامه به آن مرد اعرابی فرمودند: «این پیام مرا به اقوام و نزدیکان خود برسان و بدان هر که به زیارت او برود، به طور یقین مرا زیارت کرده است و من و جبرائیل و مؤمنان صالح، پاداش دهنده او در روز قیامت خواهیم بود.»
در حدیثی دیگر جابر بن انصاری از پیامبر اعظم ـ صلی اللّه علیه وآله وسلم ـ نقل می کند:
«هر که علی بن ابی طالب را زیارت کند، همانند این است که فاطمه علیهاالسلام را زیارت کرده باشد.»
ره آوردهای زیارت
ره آوردهای زیارت حضرت علی ـ علیه السلام ـ عبارت است از:
۱ ـ زائر امیرالمؤمنان، زائر پیامبر اکرم و صدیقه کبری فاطمه زهرا علیهاالسلام است؛
۲ ـ پیامبر اکرم و حضرت جبرائیل و سایر مؤمنان صالح، پاداش دهنده او در روز قیامت خواهند بود؛
۳ ـ بهشت، فرجام خوشایند، زائر امیرالمؤمنان است.
در اینجا، توجه به چند نکته ضروری است:
الف: مطالب بیان شده به عنوان ره آورد زیارت، تنها فضیلت هایی است که نبی اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ برای زیارت امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب، بیان کرده اند و فضایل بیان شده از سوی سایر ائمه علیهم السلام به مراتب بیش از این است. اما از آنجا که موضوع این نوشتار بررسی ره آوردهای زیارت از دیدگاه پیامبر اسلام است پس در این بخش و سایر بخش ها تنها دیدگاه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مورد بررسی قرار می گیرد.
ب: در حدیث اسحق بن عمار، پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بر اهمیت و فضیلت زیارت امام علی ـ علیه السلام ـ بسیار پافشاری می کند؛ چرا که از یک سو پیامبر، با تکرار جمله «من اتاه فقد اتانی» جمله «من زار علیا فقد زارنی» را تأکید می کند و از سوی دیگر، با بیان «ابلغ قومک هذا عنی»، اهمیت این مسئله را به مرد اعرابی نشان می دهد.
ج: در حدیث اسحاق بن عمار، پیامبر فرمودند:«من و جبرائیل و مؤمنان صالح پاداش دهنده زائر امیرالمؤمنان هستیم» ولی نسبت به نوع پاداش روشن نکردند چه پاداشی به زائر حضرت عطا خواهد شد. این مبهم گفتن حضرت ممکن است به این مفهوم باشد که حضرت در روز قیامت متناسب با نیاز زائر، آن چنان پاداش و ثواب عظیمی به او می دهد که فرد، کاملا راضی و خشنود می شود و با دلی مطمئن روز قیامت را پشت سر می گذارد.
بخش سوم: زیارت صدیقه کبری فاطمه زهرا (علیهاالسلام)
یزید بن عبدالملک از جد خویش نقل می کند که روزی نزد حضرت فاطمه علیهاالسلام رفتم. حضرت پیش از من، بر من سلام کرد و فرمودند: چه چیزی سبب شده که نزد ما بیایی؟ در جواب گفتم: طلب برکت (مرا به سوی شما روانه کرده است). حضرت صدیقه ـ سلام الله علیها ـ فرمودند:
«پدرم به من خبر داد که هر کس بر من و ایشان، سه روز سلام و درود بفرستد، خداوند متعال، بهشت را بر او واجب می کند.»
من گفتم: آیا در زمان حیات شما و ایشان؟ حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند: «بله! در زمان ما و پس از وفاتمان.»
در حدیثی دیگر امیرمؤمنان، علی ـ علیه السلام ـ از فاطمه زهراء ـ سلام الله علیها ـ نقل می کند که پیامبر به حضرت فرمودند:
«یا فاطمه! من صلی علیک غفر الله و الحقه بی حیث کنت من الجنه.»
«ای فاطمه! هر کس سلام و درود بر تو بفرستد، خداوند متعال (تمام گناهان او را)می بخشد و او را در بهشت به من ملحق می کند.»
امام جعفر صادق ـ سلام الله علیه ـ در حدیثی کیفیت و چگونه سلام بر حضرت صدیقه را توضیح می دهند. حضرت می فرمایند:
«هر که به زیارت (صدیقه)طاهره فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ برود و بگوید:
“السلام علیک یا سیده نساء العالمین، السلام علیک یا والده الحجج علی الناس اجمعین، السلام علیک ایتها المظلومه الممنوعه حقها، اللهم صل علی امتک و ابنه نبیک صلاه تزلفها فوق زلفی عبادک المکرمین من اهل السماوات و اهل الارضین“
آن گاه استغفار کند، خداوند او را می بخشد و وارد بهشت می کند.»
ره آوردهای زیارت
با توجه به روایات مذکور، از دیدگاه پیامبر اکرم، حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ ثمرهای بسیار مهمی بر زیارت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ مترتب می شود:
۱ ـ بخشش گناهان؛
۲ ـ ورود به بهشت؛
۳ ـ ملحق شدن به پیامبر در بهشت.
البته مترتب شدن این امور، بدون حساب و برنامه نخواهد بود. ناگفته پیداست که برای رسیدن به هر یک از این امور سنخیت روحی اخلاقی و معنوی لازم است و این سنخیت بایستی در دنیا کسب شود. اهل زیارت، توجه به مقام معصوم، تأمل در متن زیارت نامه و تلاش در تهذیب و تزکیه نفس، و مراعات آداب زیارت می تواند در ایجاد این سنخیت و تتمیم و تکمیل آن، نقش مؤثری داشته باشد
در اینجا تذکر دو نکته، ضروری است:
۱ ـ در حدیث اول، فرد برای نیل به خیر و برکت به سوی خانه صدیقه کبری ـ سلام الله علیها ـ روانه شده بود. برکت در لغت به معنی پایداری و به جای ماندن است. با توجه به همین معنای اصلی است که برکت را به معنی امن و اعتماد و اطمینان نیز دانسته اند. در اصطلاح این واژه را بیشتر در معنی رشد و فزونی و سعادت به کار برده اند. با این توصیف، رابطه بین سؤال فرد و جواب حضرت ـ سلام الله علیها ـ روشن می شود؛ چرا که فرد در جست وجوی امنیت و اطمینان و سعادت در زندگی خویش بود و حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ بهترین وناب ترین برکت که همانا بهشت است و راه نیل به آن که چیزی جز پذیرش ولایت اهل بیت ـ سلام الله علیهم اجمعین ـ نیست را به وی معرفی کردند.
۲ ـ در حدیث دوم، بیان شده که یکی از ره آوردهای زیارت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ ملحق شدن به پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ است. اهمیت این مسأله زمانی روشن می شود که توجه داشته باشیم در بهشت بلکه در جهنم نیز، درجات و مراتب هر یک از بهشتیان و یا دوزخیان، متفاوت است بر پایه آموزه های دینی، چنان نیست که بهشتیان یا دوزخیان همه در یک درجه باشند، بلکه آنها به تفاوت اعمالشان و به تناسب خلوص نیت و میزان معرفتشان، مقامات متفاوتی دارند و اصل عدالت به طور یقین در آن دنیا، حاکم است.
خداوند متعال در این باره می فرماید:
«و لکل درجات مما عملوا»
«برای هر کدام از آنها درجاتی است بر طبق اعمالی که انجام داده اند.»
نه تنها بهشتیان و دوزخیان در مراتب و درجات، متفاوت هستند بلکه در نوع متنعم شدن و یا عذاب شدن نیز متفاوت اند. از برخی از آیات قرآن به دست می آید که همه بهشتیان از تمام نوشیدنی های بهشتی نمی نوشند بلکه سلسله مراتبی دارند که به تناسب آن بهره مند می شوند. عالم بزرگ، محمد بن بابویه قمی در باره آیه «عینا یشرب بها المقربون» نوشته است:
«اعتقاد ما درباره بهشت این است که دارالبقاء و دار السلامه است و مرگ و پیری و بیماری و ناخوشی و زوال و زمین گیری و هم و غم و حاجت و فقر در آن نیست…اهل بهشت همسایگان خداوند(جیران الله) و اولیا و احبای او و اهل کرامت هستند و در بهشت مرتبه های متفاوت دارند. بعضی متنعم به تسبیح و تقدیس و تکبیر خداوند و همانند ملائکه هستند و بعضی به انواع خوردنی ها و آشامیدنی ها و میوه ها و نشستگاه های دلپذیر و مصاحبت حورالعین بهره مندند و ولدان مخلدون (پسرکان خدمتکار جاودانه)در خدمت آقا هستند… .»
بی گمان بالاترین مقام و درجه از آن اشرف مخلوقات عالم هستی حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی ـ صلی الله علیه و آله ـ است و هم جواری با ایشان، ره آورد بسیاری گران بهایی است که از رهگذر زیارت دخت گرامی پیامبر، نصیب آدمی می شود. بسی سزاوار است که این مسئله را شیعیان و دل شیفتگان حضرت غنیمت بشمارند.
بخش چهارم: زیارت امام حسن مجتبی علیه السلام
در کتاب امالی صدوق آمده است که رسول اکرم ـ صلی اللّه علیه وآله وسلم ـ در مورد زیارت امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ فرمودند:
«هر کس او را ـ امام حسن علیه السلام ـ در بقیع زیارت کند، گام هایش در روزی که تمام گامها متزلزل است، استوار خواهد بود.»
پیامبر اسلام در جایی دیگر خطاب به امام حسن ـ علیه السلام ـ فرمودند:
«گروهی از مسلمانان به قصد احسان و نیکی به من به زیارت تو خواهند آمد، به همین دلیل، به هنگام روز قیامت، من آنها را زیارت می کنم و اعضای آنها را گرفته و آنان را از سختی ها و گرفتاری های آن روز نجات می دهم.»
در حدیثی دیگر، پیامبر اسلام این مسأله را برای زیارت امام علی و امام حسن ـ علیهم السلام ـ نیز بیان می کند و در آن افزون بر رهایی از سختی های روز دهشت انگیز قیامت، هم درجه و هم رتبه شدن با پیامبر را نیز به عنوان یکی از فضیلت های زیارت این بزرگواران بیان می کند.
سید مرتضی ـ نیز از استاد بزرگوار خویش، شیخ مفید حدیثی از پیامبر اسلام نقل می کند که حضرت خطاب به امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ فرمودند:
«هر که تو را پس از وفاتت و یا پدر و یا برادرت را زیارت نماید، بهشت از آن او خواهد بود.»
علامه مجلسی رحمه الله نیز در کتاب گران سنگ بحار الانوار آورده است: امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:
«رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ هر گاه به امام حسین ـ علیه السلام ـ می رسید، امام حسین ـ علیه السلام ـ حضرت را مجذوب خود می کرد از این رو، پیامبر خطاب به امیرمؤمنان، علی ـ علیه السلام ـ می فرمودند که او را بگیرد. آن گاه بر روی او خم می شدند و او را می بوسیدند و می گریستند. امام حسین ـ علیه السلام ـ از پیامبر پرسید: ای پدر من! چرا گریه می کنی؟ نبی اکرم در جواب امام حسین ـ علیه السلام ـ فرمودند: محل (زخمهای) شمشیرها را می بوسم و می گریم.»
اباعبدالله، پرسیدند: یا رسول الله! آیا من کشته خواهم شد؟
حضرت پاسخ دادند:
«بله! قسم به خدا تو و پدر و برادران، کشته خواهید شد.»
حضرت پرسید: آیا بارگاه و قبرهای ما پراکنده است؟
نبی اکرم پاسخ دادند: «بله! ای فرزند دلبندم.»
امام حسین ـ علیه السلام ـ پرسید: پس چه کسانی از امت تو، ما را زیارت می کند؟
پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه وآله وسلم ـ فرمودند:
«لایزورنی و یزور اباک و اخاک و انت الا الصدیقون من أمتی»
«من و تو و پدر و برادرت را زیارت نمی کند مگر صدیقان امت من»
ره آوردهای زیارت
از روایات بالا استفاده می شود که در زیارت جگر گوشه نبی اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ این ثمرات نهفته است:
۱ ـ بهشت برین؛
۲ ـ رهایی از سختی ها و گرفتاری های روز قیامت؛
۳ ـ هم رتبه شدن با پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ ؛
۴ ـ ثابت قدمی بر پل صراط در روز قیامت؛
۵ ـ قرار گرفتن در زمره صدیقان.
باید توجه داشت که واژه «صدیق» صیغه مبالغه صدق است ؛ صدق در قول و عمل. صدق در عمل آن است که عمل مطابق گفتار باشد، زیرا عمل نشان دهنده اعتقاد است و کسی که در گفتار خود راستگو است از ضمیر خود خبر می دهد. صدق در گفتار هم آن است که مطابق با واقع باشد و چون خود گفتار هم یک نوع عمل است، کسی که در عمل صادق باشد فقط از آنچه که آن را راست می پندارد و حق می داند خبر می دهد. از این رو در گفتار وی صدق خبری و مخبری هر دو جمع است.
از آنچه گفته شد به دست می آید که صدیق کسی است که اصلا دروغ نمی گوید و کاری جز حق انجام نمی دهد. از هوای نفس پیروی نمی کند و آنچه را که حق می داند می گوید و چیزی جز حق را نمی بیند. پس وی حقایق اشیا را می بیند.
صدیقان در نزد خداوند متعال دارای آن چنان مقام والایی هستند که بر اساس گفته قرآن به کسانی که به خداوند و پیامبران الهی ایمان می آورند، مقام صدیق عطا می شود و به حکم خداوند ـ نه این که خودشان از نظر مقام با آنان برابر باشند ـ پاداشی و نوری همچون پاداش و نور آنان خواهند داشت.
از روایات مذکور این نکته نیز به دست می آید که حیات و مرگ پیامبر اکرم و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ یکسان است؛ زیرا زیارت دوران حیات و مرگ، اجر و آثار یکسان دارد. از این رو، لازم است که زائر به گونه ای در حرم شریف آنان حضور پیدا کند که اگر زنده می بودند، در کنارشان حضور پیدا می کرد و زیارت در دوران مرگ باید همان آثار و سازندگی دوران حیات را برای او داشته باشد.
توجه به این نکته هم ضروری است که ثواب هایی که در این نوشتار بیان می شود، جملگی بیانگر عظمت و جلالت قدر معصوم است.
بخش پنجم: زیارت امام حسین علیه السلام
در متون روایی، احادیث فراوانی به چشم می خورد که جملگی بیانگر فضیلت سید و سالار شهیدان، امام حسین ـ علیه السلام ـ است. این روایت ها از جهت تعداد و کمیت و از نظر کیفیت و فضیلتی که بیان می کنند به گونه ای است که آدمی را به تعجب و شگفتی وا می دارد. در این بخش به پاره ای از این روایات که از زبان مبارک پیامبر اسلام نقل شده است اشاره می شود.
امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند:
«روزی امام حسین ـ علیه السلام ـ دامن نبی اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بود و حضرت با امام حسین بازی می کردند و او را می خنداندند. عایشه به پیامبر گفت: ای رسول خدا چقدر این طفل را دوست داری؟ حضرت به او جواب داد: “وای بر تو باد! چگونه او را دوست نداشته باشم و به او ابراز علاقه نکنم در حالی که او میوه دل و نور دیده گاه من است. امت من او را [مظلومانه] خواهند کشت و به همین دلیل هر که او را پس از وفاتش زیارت کند، خداوند ثواب یک حج، از حج های من را برای او می نویسد.” عایشه گفت: یک حج از حج های تو ای رسول خدا؟ حضرت فرمودند: “بلکه دو حج از حج هایم را” عایشه گفت: دو حج از حج هایت؟ حضرت فرمودند: “بله بلکه چهار تا”.»
امام صادق ـ علیه السلام ـ در ادامه فرمودند:
«عایشه همچنان تعجب می کرد و پیامبر بر تعداد حج ها می افزود تا این که به نود حج از حج های رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به همراه عمره های آن رسیدند.»
عبدالله بن عباس نیز در این باره می گوید: روزی نزد پیامبر اسلام رسیدم و دیدم امام حسن ـ علیه السلام ـ بر دوش پیامبر است و امام حسین ـ علیه السلام ـ بر روی پای مبارک حضرت و پیامبر آن دو بزرگوار را می بوسند و می گویند: «اللهم وال من والاهما و عاد من عاداهما» آنگاه پیامبر رو به من کردند و فرمودند:
«ابن عباس روزی را می بینم که محاسن او (امام حسین ـ علیه السلام ـ) به خون خویش خضاب شده است و او مردم را به سوی خود می خواند ولی آنان دعوت او را اجابت نمی کنند. او مدد می جوید اما هیچ کس به یاری او بر نمی خیزد.»
پرسیدم: ای رسول خدا! چه کسی چنین کاری را با او می کند؟ حضرت فرمودند:
«بدترین افراد امتم (نمی دانم) از این کار چه چیزی به آنها می رسد؟ خداوند شفاعت من را نصیب آنها نکند.»
سپس حضرت فرمودند:
«یا ابن عباس من زاره عارفا بحقه، کتب الله له ثواب الف حجه و الف عمره الا و من زاره فکانما زارنی و من زارنی فکأنما زار الله و حق الزائر علی الله أن لا یعذبه بالنار، الا و ان الاجابه تحت قبته و الشفاء فی تربته و الائمه من ولده.»
«ابن عباس هر که او را زیارت کند و نسبت به حق او شناخت و معرفت داشته باشد، خداوند متعال، ثواب هزار حج و هزار عمره را برای او می نویسد. بدان و آگاه باش هر کس که او را زیارت کند، پس مانند این است که مرا زیارت کرده و هر که مرا زیارت کند، همانند این است که خداوند را زیارت کرده باشد و حق چنین زائری بر خداوند این است که او را با آتش جهنم عذاب نفرماید. بدان و آگاه باش که برآورده شدن تمام حاجات، زیر گنبد [حرم] اوست و شفا(ی تمام دردها) در خاک و تربت او [نهفته] است و تمام ائمه از نسل او هستند»
در حدیثی دیگر، پیامبر اسلام در فضیلت زیارت امام حسین ـ علیه السلام ـ فرمودند:
«من زار الحسین ـ علیه السلام ـ بعد موته، فله الجنه.»
«هر کس، حسین علیه السلام را پس از وفاتش زیارت کند، بهشت از آن اوست.»
امیرمؤمنان، علی ـ علیه السلام ـ نیز از پیامبر اکرم شنیدند که در خصوص زائران سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ در آخر زمان فرمودند:
«در آخرالزمان قومی می آید که قبر فرزندم ـ حسین ـ را زیارت می کنند، هر که قبر او را زیارت کند، همانند این است که مرا زیارت کرده باشد و هر که مرا زیارت کند، همانند این است که خداوند سبحانه و تعالی را زیارت کرده باشد. بدانید و آگاه باشید که هر که حسین را زیارت کند، مثل این است که خداوند را در عرش الهی زیارت کرده باشد.»
در حدیث دیگری افزون بر این که زائران امام حسین ـ علیه السلام ـ زائران پیامبر و خداوند سبحان قلمداد شده اند، اجر و پاداش فوق العاده ای نیز برای آنان بیان شده است. امام صادق ـ علیه السلام ـ در این باره فرمودند:
«در شب معراج وقتی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ شبانه به سوی آسمان رفتند ندا داده شد که خداوند تبارک و تعالی وی را از سه چیز آگاه می سازد. یکی از این سه خبر درباره کیفیت کشته شدن امام حسین ـ علیه السلام ـ بود (در آنجا)به پیامبر گفته شد:
“هر که به سوی قبر او آید، مورد تکریم الهی قرار می گیرد، چرا که زائران او ـ حسین ـ زوار تو هستند و زوار تو، زائران من و تکریم و بزرگداشت زائرانم بر عهده من است و من هر آنچه که بخواهند به آنها می بخشم و آن چنان اجر و پاداشی به ایشان بدهم که هر فردی که به این پاداش و بزرگداشت من نگاهش بیفتد، غبطه زائر امام حسین را بخورد”.»
نبی اکرم ـ صلی اللّه علیه وآله وسلم ـ در حدیثی دیگر که امام صادق ـ علیه السلام ـ آن را نقل می کنند خطاب به صدیقه دو عالم، حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ در مورد فضایلی که خداوند تبارک و تعالی برای زیارات سید و سالار شهیدان امام حسین ـ علیه السلام ـ قرار داده است می فرماید:
«تمام ملائکه برای مظلومیت فرزند تو می گریند و همه اشیای عالم برای او ابراز تأسف و اندوه می کنند. هر که به زیارت او آید به منزله این است که به حج بیت الله الحرام و عمره مفرده مشرف شده است و هیچ گاه حتی به اندازه چشم به هم زدنی از دریای بی کران رحمت الهی، دور نخواهد شد و هنگامی که دیده از این دنیا فرو بندد، همچون شهید از دنیا خواهد رفت و اگر زنده بماند هم چنان در امان و پناه خداوند سبحان باقی خواهد ماند تا این که این دنیا را ترک کند.»
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در حدیثی دیگر فرمودند:
«خداوند هفتاد هزار فرشته ژولیده موی غبار غم گرفته را موکل کرده است تا بر امام حسین ـ علیه السلام ـ هر روز، سلام و درود بفرستند و در حق فردی که به زیارت حضرت، مشرف شده است دعا کنند. رئیس این فرشتگان، فرشته ای است که به آن منصور گفته می شود. از این رو، هیچ فردی نیست که به زیارت امام حسین ـ علیه السلام ـ بیاید مگر این که این فرشتگان به استقبال او در آیند و هیچ فردی نیست که با امام حسین ـ علیه السلام ـ وداع و خداحافظی کند مگر این که آنهابه مشایعت او و همراهی آیند و چنان چه مریض شود، عیادتش می کنند و اگر بمیرد، بر جنازه او نماز به جا می آورند و برای وی استغفار می کنند.»
ره آوردهای زیارت
ره آوردهای زیارت امام حسین ـ علیه السلام ـ بسیار فراوان است و در یک دسته بندی می توان آنها را به آثار دنیایی و آخرتی تقسیم کرد. در اینجا به برخی از آثار مطرح شده در روایات نبوی، اشاره می شود.
الف: آثار دنیایی
۱ ـ عیادت کردن هفتاد هزار ملک، به هنگام بیماری زائر؛
۲ ـ نماز خواندن هفتاد هزار ملک بر جنازه زائر؛
۳ ـ اجابت دعا در زیر گنبد امام حسین ـ علیه السلام ـ ؛
۴ ـ شهادت قلمداد شدن مرگ زائر امام حسین ـ علیه السلام ـ ؛
۵ ـ غرق شدن در دریای بی کران رحمت الهی ؛
۶ ـ در پناه و امان خداوند بودن.
ب: آثار آخرتی:
۱ ـ زیارت رسول خدا ؛
۲ ـ زیارت خداوند متعال در عرش الهی ؛
۳ ـ نوشته شدن ثواب هزار حج و هزار عمره ؛
۴ ـ در امان بودن از آتش جهنم ؛
۵ ـ نوشته شدن هفتاد حج و عمره رسول خدا ـ صلی اللّه علیه وآله وسلم ـ در کارنامه اعمال انسان ؛
۶ ـ بهشت ؛
۷ ـ رسیدن به اجر و پاداش فوق العاده ؛
۸ ـ مورد تکریم الهی واقع شدن ؛
۹ ـ استغفار هفتاد هزار ملک برای زائر، پس از مرگ او.
زیارت خداوند در عرش الهی
از جمله آثار زیارت امام حسین ـ علیه السلام ـ همان گونه که گذشت، ملاقات با خداوند متعال است. حال این پرسش مطرح می شود که مراد از ملاقات چیست؟ آیا این گونه روایات را بایستی بر ظاهر آنها حمل کرد و بگوییم خداوند سبحان در قالب بدنی مادی که با چشم سر دیده می شود در عرش الهی، نمایان می شود و یا مراد مفهومی فراتر از ظاهر این روایات است و اصولا این نوع روایات را بایستی به گونه دیگری تفسیر کرد؟
در پاسخ باید گفت، بر پایه آموزه های ناب شیعه، خداوند متعال هرگز دارای جسم و مکان نیست و این گونه روایات و آیات را باید تأویل کرد. در این مورد چند تأویل از بزرگان و عالمان شیعه بیان شده است.
شیخ طوسی ـ رحمه الله علیه ـ که از بزرگترین، عالمان شیعه اند در معنای این گونه احادیث گفته است: مراد این است که ثواب و تکریم زائر آن حضرت ـ علیه السلام ـ در روز قیامت، همانند کسی است که خداوند او را به آسمان برده و به عرش خود که ـ ملائکه حامل آن هستند ـ نزدیک می کند و برگزیدگان از فرشتگان خود را به او می نمایاند، به گونه ای که موجب تأکید بر تکریم او می شود. مشابه این تعبیر را مجلسی اول ـ رحمه الله علیه ـ نیز آورده است.
یک زیارت برتر از هزار حج و عمره
در متون دینی، افزون بر روایت های مذکور، روایات فراوانی به چشم می خورد که ثواب هزاران حج و عمره برای زیارت هر یک از ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ قرار داده است. برخی از این روایات بیانگر این است که زیارت یک امام مساوی است با ثواب حج و عمره های که پیامبر اسلام آنها را انجام داده است. طبق روایت های دیگری، ثواب و پاداش زیارت امام معصوم ـ علیه السلام ـ معادل با هزاران حج و عمره ای است که مقبول درگاه الهی واقع شده است. بر هیچ انسانی پوشیده نیست که بهترین و ناب ترین حج و عمره از نظر فضیلت و کمال، حج و عمره ای است که یا نبی اکرم اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ انجام دهد و یا مورد قبول درگاه الهی واقع شده باشد. با این توصیف، در اینجا دو پرسش، مطرح می شود البته این دو پرسش، اختصاص به زیارت اباعبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ ندارد.
۱ ـ چرا زیارت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ برتر از هزاران حج و عمره و حتی بر پایه برخی از روایات بهتر از جهاد در راه خداست؟ به بیان دیگر، چه سری در زیارت اهل بیت نهفته است که این چنین اجر و پاداش برای آن اختصاص داده شده است.
در پاسخ به این پرسش، فقیه فیلسوفان و فیلسوف فقیهان، ملا محسن فیض کاشانی ـ رحمه الله علیه ـ می گوید:
«روایاتی که ثواب زیارت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ را بیشتر از حج و عمره، و جهاد در راه خدا می داند، بیش از آن است که شمارش شود. سِرّ برتری زیارت بر این امور آن است:
اول: هر کسی که ادعای مسلمانی می کند ـ حتی اگر ناصبی باشد ـ اهل حج، عمره، جهاد و امثال آن است، در حالی که زیارت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ اختصاص به افرادی دارد که آشنای به قدر و منزلت آنان ـ هر چند ناقص ـ و معتقد به ایشان باشند.
دوّم: حرم های شریف ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ مشهد ارواح بلند و مقدس آنان و محل حضور اشباح برزخی نوریشان است. آن ارواح بلند در حالی که زنده، خوشحال و روزی خورده از فضل پروردگارشان هستند، در آن مکان های شریف حضور پیدا می کنند [و زائر در فضایی که روح امام معصوم ـ علیه السلام ـ حضور دارد نفس می کشد، عبادت و راز و نیاز می کند.]
سوم: زیارت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ صله و نیکی به خود آنان، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ امیرالمؤمنان، فاطمه ـ علیهاالسلام ـ شیعیان، دوستدارانشان و بلکه نیکی به سایر انبیا و اوصیای الهی است و موجب خوشحالی آنان، اجابت دعوت، تجدید عهد با ولایت، زنده نگه داشتن مرام و غلبه بر دشمنانشان می شود. همه اینها عبادت خداست و سبب می شود که انسان به فضایل و برکاتی که نزد خداست برسد و به رضای او دست یابد؛ زیرا خوشحال کردن مؤمن عادی اگر آن همه فضیلت و ثواب دارد، فضیلت و ثواب خوشحال کردن پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ که از خطا و گناه معصوم هستند و خداوند آنان را امام مؤمنان پیشرو پروا پیشگان قرار داد، آسمان و زمین را برای آنان آفرید، صراط، سبیل، و راهنمای به سوی او، دروازه رحمت الهی، وسیله ارتباط بین او و بندگانش هستند و… غیر قابل توصیف است.
اما حج، عمره، جهاد و مانند آن اگر چه موجب انفاق مال، ترک وطن، تحمل مشقت ها و… می شود، لیکن فضیلت این امور در حد زیارت نیست، زیرا با آن که عبادت الهی، اجابت امر او و موجب خشنودی خدا و اولیای او می شود، اما آن فضایل دیگر را کمتر می توان در اینها یافت.»
۲ ـ با اندکی تأمل و درنگ در روایات نبوی و حتی غیر نبوی مشاهده می کنیم که برای زیارت سیدالشهداء بلکه سایر ائمه اطهارـ علیهم السلام ـ نسبت به این که زیارت امام معادل چند حج و یا عمره باشد، اختلاف به چشم می خورد. از باب نمونه در خصوص زیارت اباعبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ پاره ای از روایات نبوی، ثواب معادل با ۹۰ حج رسول خدا به همراه عمره های آن و بر اساس دسته ای دیگر از روایات نبوی ثواب هزار حج و هزار عمره در جوار پیامبر اسلام، تعیین کرده اند. دسته ای دیگر از این روایات فقط ثواب هزار حج و هزار عمره را برای این زیارت، تعیین کرده اند. حال پرسش این است که علت این اختلاف در روایات چیست؟ و چگونه می توان آن را بر طرف کرد؟
در پاسخ به این پرسش باید بگوییم که بدون تردید انسان ها و اعمال آنها کاملا متفاوت از یکدیگر است. هیچ انسانی را در این دنیا نمی توان یافت که رفتار و کردار او کاملا عین انسان دیگر باشد. از این رو، اختلاف در میزان ثواب و فضل زیارت چه بسا بر اساس اختلاف و تفاوت اشخاص باشد.
عالم بزرگ شیعه، علامه مجلسی ـ رحمه الله علیه ـ در این باره می گوید:
«چه بسا، اختلاف این گونه روایات در مقدار فضیلت و ثواب به سبب تفاوت اشخاص و اعمال و میزان خوف و مسافت باشد، چرا که ثواب هر عمل خیر و نیکو، متناسب با مرتبه اخلاص، معرفت، تقوا و سایر شرایطی که سبب کمال عمل می شود، از دیگر کارهای خیر متفاوت است و شاید این اختلاف در ثواب به این سبب باشد که اصولا ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ با مردم به اندازه فهم و درک آنها، صحبت می کردند و از روایات به دست می آید که احوال فرد پرسشگر را در ضعف و شدت ایمان ملاحظه می کردند تا کلام آنها سبب انکار و کفر او نشود.»
فلسفه این همه پاداش و ثواب
با بررسی، آموزه های دینی به آسانی در می یابیم که ثواب و پاداشی که خداوند متعال برای زائر سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ در نظر گرفته است آن چنان فراوان است که انسان را به تعجب و شگفتی وا می دارد و با قطع و یقین می توان ادعا کرد که در زیارت امام رضا و امام حسین ـ علیهماالسلام ـ بعضا اجر و پاداشی بیان شده است که در زیارت هیچ یک از ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ آن اجر و پاداش، دیده نمی شود. حال ممکن است این پرسش در ذهن هر انسانی مطرح شود که چرا خداوند متعال این همه ثواب و پاداش را به زیارت امام رضا و امام حسین ـ علیهماالسلام ـ اختصاص داده است؟ چگونه می شود خداوند سبحان این همه ثواب که به شمارش نمی آید به زائران بدهد؟
ممکن است برای این پرسش پاسخ های گوناگون و متعددی وجود داشته باشد ولی به هر صورت، بیان تشرف سید بحرالعلوم ـ رحمه الله علیه ـ به محضر شریف حضرت امام عصر ـ علیه السلام ـ در اینجا خالی از لطف نیست.
سید بحر العلوم ـ رحمه الله علیه ـ به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد در بین راه درباره این مسأله که گریه بر امام حسین ـ علیه السلام ـ گناهان را می آمرزد، فکر می کرد. در این هنگام شخص عربی سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد. بعد رو به سید کرد و پرسید:
«جناب سید! درباره چه چیزی به فکر فرو رفته ای و در چه اندیشه ای؟ اگر مسأله علمی است بفرمایید شاید من هم اهلش باشم.»
سید بحر العلوم عرض کرد:
در این باره فکر می کنم که چطور می شود خداوند متعال این همه ثواب به زائران و گریه کنندگان حضرت سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ می دهد. مثلاً در هر قدمی که در راه زیارت بر می دارند ثواب یک حج و یک عمره در نامه اعمالشان می نویسند و برای یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره شان آمرزیده می شود؟
سوار عرب فرمود:
«تعجب نکن من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود.»
سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت. در شکارگاه از لشکریان دور شد و به سختی فوق العاده ای افتاد و بسیار گرسنه شد. خیمه ای را دید وارد آن خیمه شد. در آن سیاه چادر پیرزنی با پسرش زندگی می کرد آنان بزشیردهی داشتند و از مصرف شیر این بز زندگی خود را می گذراندند، وقتی سلطان وارد شد او را نشناختند ولی برای پذیرایی از میهمان، بز را سر بریدند و کباب کردند ؛ چون چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند.
سلطان شب را همان جا خوابید و روز بعد از ایشان جدا شد و هر طوری بود خودش را به درباریان رسانید و جریان را برای اطرافیان نقل کرد.
در نهایت از ایشان سؤال کرد: اگر من بخواهم پاداش مهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم چه عملی باید انجام بدهم؟
یکی از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهید.
دیگری که از وزیران بود گفت: صد گوسفند و صد اشرفی بدهید.
یکی دیگر گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
سلطان گفت: هر چه بدهم کم است ؛ زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام، چون آنها هر چه را داشتند به من دادند، من هم باید هر چه دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود.»
بعد سوار عرب به سید فرمود:
«حالا جناب بحرالعلوم حضرت سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ هر چه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و دختر و برادر و خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائران و گریه کنندگان آن حضرت این همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب کرد؛ چون خدا که خدایی اش را نمی تواند به سیدالشهداء بدهد، پس کاری را که می تواند انجام می دهد، یعنی با صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین ـ علیه السلام ـ به زوار و گریه کنندگان آن حضرت هم درجاتی عنایت می کند، و در عین حال اینها را جزای کامل فداکاری آن حضرت نمی داند.»
وقتی شخص عرب این مطالب را فرمود از نظر سید بحرالعلوم ناپدید شد.
زیارت با معرفت
یکی از مسائلی که فراوان مورد تأکید و سفارش معصومان ـ علیهم السلام ـ است معرفت معصوم و آگاهی از منزلت اوست. در روایات بسیاری، معرفت و آگاهی، شرط کمال زیارت حضرت سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ بلکه ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ قلمداد شده است.
هند حناط می گوید: از امام صادق ـ علیه السلام ـ شنیدم که فرمود:
«هر کس حسین ـ علیه السلام ـ را زیارت کند در حالی که عارف به حق وی باشد و او را امام خود برگزیند، خداوند گناهانش را می آمرزد.»
امام کاظم ـ علیه السلام ـ نیز کمترین پاداش زیارت قبر حسین ـ علیه السلام ـ را آمرزش گناهان معرفی کرده است لیکن به شرط آن که زائر، عارف به حق امام، احترام و ولایت وی باشد.
در حدیثی دیگر ایشان در مورد زیارت علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ فرمودند:
«… هر کس امام رضا ـ علیه السلام ـ را(که در شهر غریب از دنیا می رود) زیارت کند در حالی که تسلیم امر او و عارف به حقش باشد، در پیشگاه الهی از منزلت شهدای بدر برخوردار است.»
سِرّ این که توصیه کرده اند، زیارت زائر با معرفت باشد آن است که آنچه مایه کمال زیارت می شود، معرفت و شناخت مقام و موقعیت معصوم است، نه اعمالی بی روح و همراه با غفلت و ناآگاهانه. ثواب های آخرت و آثار دنیایی که در روایات آمده، بر زیارت واقعی مترتب است. یعنی جایی که ارتباط معنوی با معصوم برقرار شود و منشأ تحول در زائر شود نه بر سیاحت و زیارت جسمی و صوری.
شاهد این ادعا کلام بزنطی است که می گوید: در نامه حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ خواندم که فرمود: این پیام را به شیعیان ما برسانید که زیارت من در پیشگاه الهی با هزار حج برابری می کند. (تعجب کردم از این رو)به امام جواد ـ علیه السلام ـ گفتم: واقعا با هزار حج برابری می کند؟ فرمود:
«آری! به خدا سوگند با هزار هزار (یک میلیون) حج برابری می کند (لیکن) برای کسی که همراه با معرفت زیارتش کند.»
با این توصیف کاملا روشن می شود، که معرفت و آگاهی شرط کمال زیارت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ است. البته این که امام معصوم ـ علیه السلام ـ دارای چه شخصیتی است معرفت او چگونه ممکن است، حق او چیست؟ مطالبی است که بحث های طولانی طلب می کند لیکن به طور خلاصه می توان گفت: بر اساس روایات متعدد، زیارت با معرفت یعنی اعتقاد به این که معصوم مثلاً امام رضا ـ علیه السلام ـ هشتمین حجت خداست و پس از او چهار معصوم دیگر نیز خواهد آمد.
در میان موجودات عالم، انسان اشرف مخلوقات است و در میان انسانها، انسان کامل معصومان ـ علیهم السلام ـ هستند، که دارای جامعیتی هستند که هیچ موجودی به جامعیت آنان نخواهد بود.
جامعیت عینی و علمی اهل بیت نبوت و امامت ـ علیهم السلام ـ به عنوان انسان کامل به این معناست که اول: هر کمال ممکن را واجدند، دوم: هر چه را دارا هستند، مصون از عیب و نقص است، سوم: هر چه را در مرحله حدوث واجد بودند در مرحله بقاء نیز دارا خواهند بود. این مقام جمع الجمعی را می توان از عدیل بودن آنان با کتاب بی بدیل الهی، یعنی قرآن، استنباط کرد. رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ طبق نقل محدثان شیعه و سنی فرمود:
«انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی، احدهما اعظم من الاخر: کتاب الله، حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی، و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظروا کیف تخلفونی فیهما.»
مخاطبان این پیام، وارثان تمدن غنی و قوی اسلام در پهنه زمان و گسترده زمین اند. یعنی نه نسل هیچ عصری و زمانی از آن توصیه سعادت آفرین مستثناست و نه مردم هیچ عصر و دیاری از آن جدا خواهند بود.
چنین وصیت فراگیری نشان از هماهنگی کامل تکوین انسانی و تدوین الهی است، به طوری که همه مردم روی زمین تا بامداد معاد، در بخش علم و عمل، نیازمند به رهنمود و رهبری قرآن و عترت هستند و هیچ مکتبی تا شامگاه تاریخ بشری پدید نمی آید جز آن که لازم است جهان بینی و جهان آرایی آن به قرآن و عترت ـ علیهم السلام ـ عرضه شود و پاسخ نفی یا اثبات آن از ثقلین استنباط شود.
چنین آگاهی و معرفت در مقام و منزلت امام می تواند زمینه اطاعت و تسلیم در مقابل اوامر و نواهی معصوم را که همان فرمان خداست، فراهم کند.
امام صادق ـ علیه السلام ـ از فضیلت زیارت عارفانه امام رضا ـ علیه السلام ـ سخن گفت. حمزه بن حمران پرسید: قربانت گردم منظور از معرفت حق او چیست؟ حضرت فرمود:
«این که بداند او واجب الاطاعه، غریب و شهید است (و برای تبلیغ دین، هدایت مردم و پایداری و استقامت در راه حق، غریبانه به شهادت رسیده است).»
زائر زمانی عارف به حق امام است و به ولایت و حرمت وی آگاهی دارد و از او پیروی می کند که او را معصوم، افضل و اعلم از دیگران، جانشین رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و منصوب از جانب خدا بداند. اوامر و دستورهایش را اوامر الهی بشمارد، تبعیت از وی را در تمام امور زندگی واجب بداند با پیروی از سنت او خط سیر زندگی خود را ترسیم کند. از خداوند متعال می خواهیم که ما را از زمره عارفان به ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ و حق آنان قرار دهد:
«اسئلک أن تدخلنی فی جمله العارفین بهم و بحقهم.»
از آنچه که گذشت، به دست می آید که معرفت و آگاهی شرط کمال زیارت است و آثار دنیایی و آخرتی که در روایات بیان شده است، متوقف بر آن است، ولی در اینجا نباید این نکته را از ذهن دور داشت که این مسئله به این معنا نیست که اگر فردی بدون معرفت به زیارت امام معصومی مشرف می شود از زیارت هیچ بهره ای نبرد. به نظر می آید زیارت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و لو بدون معرفت آثار وضعی بسیار مثبتی برای روح و جسم در بر دارد. از سوی دیگر، اهل بیت عصمت و طهارت و خدای ایشان بسیار کریم تر و بزرگوارتر از این هستند که فقط به زائر عارف، پاداش و اجر بدهند. عبادت و سیره اهل بیت، نیکی و احسان به دوستان بلکه به دشمنان خویش بوده است: «عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم» از این زائری که به پابوسی امامی مشرف شده است و لو عارف به حق امام نباشد باز این بارقه امید هست که اهل بیت ـ علیهم السلام ـ اجر و پاداشی در خور فرد به او عبادت کنند.
از دیگر دلایل اختلاف روایات درباره ثواب زیارت ائمه آن است که ظرفیت مخاطبان مختلف بوده است و نیز گاه در زمان صدور روایت مطلب جا افتاده نبوده بعدها که زمینه توضیح فراهم شده، حقایق بیشتری گفته شده است.
منبع :فرهنگ جهاد – بهار و تابستان ۱۳۸۵، شماره ۴۳ و ۴۴ –