آیت الله حسینی قزوینی: نقد مهمترین کتاب ضدشیعی ۱۴ قرن اخیر بدون حامی مانده است
خبرگزاری فارس ـ گروه آیین و اندیشه: «ناصر بن عبدالله بن علی القفاری» از اساتید دانشگاه محمد بن سعود ریاض، کتاب «اصول مذهب الشیعه الامامیه الاثنی العشریه» را در رد مذهب حقّه تشیع نوشته است. این کتاب به عنوان رساله دکترایش بوده و در متن آن، شبهات زیادی را به شیعه وارد کرده است.
آیتالله سیدمحمد حسینی قزوینی، این کتاب را به زبان عربی نقد کرده است که حاصل آن کتاب ارشمند «نقد کتاب اصول مذهب الشیعه» شد و محکمترین پاسخها به شبهات القفاری در آن داده شده است.
با آیتالله حسینی قزوینی درباره روش و انگیزه نقد این کتاب گفتوگو کردیم.
وی میگوید: تاکنون در سه مجلد به شبهات القفاری پاسخ دادهایم که از نظر حجمی فقط یکدهم شبهات پاسخ داده شده است، اما به دلیل عدم برخورداری از امکانات و حمایت مالی، این امر متوقف شده است. بنده طی هشت سالی که این کار انجام شده، 500 میلیون تومان هزینه کردهام اما در صفحه اول کتاب نوشتهام چاپ برای عموم آزاد است!
ترجمه فارسی جلد نخست نقدهای آیتالله حسینی قزوینی از اینجا یا لینک زیر قابل دریافت است:
جلد نخست نقد کتاب اصول مذهب الشیعه
آیتالله حسینی قزوینی، از استادان حوزه علمیه قم است که علاوه بر اجتهاد در حوزه علمیه، دکترای فلسفه و تقارن ادیان از دانشگاه اسلامی الحره هلند را دارد. وی مؤسس مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج) است و هماکنون مدیر شبکه جهانی ولایت است. وی بیش از 200 جلسه گفتوگو و مناظره با اساتید و مفتیان در عربستان و شبکههای مختلف ماهوارهای انجام داده است. از این استاد حوزه علمیه بیش از 23 جلد کتاب، منتشر شده و حدود 45 مجلد نیز آماده چاپ و انتشار است.
کتاب ضد شیعی قفاری با یک تیم 70 نفره نوشته شده است
* با سلام. انگیزه اصلی از نوشته شدن این کتاب توسط آقای قفاری چیست؟
– یکی از مباحثی که الآن در عربستان بازار داغی دارد هجمه کردن به شیعه است. یعنی هر سخنرانی، مقاله یا کتابی هجمه و اهانت بیشتری به شیعه کند قطعا مخاطبین و مطالعه کنندههای بیشتری دارد.
وهابیون از شیعه در میان خودشان یک هیولایی درست کردند و میگویند شیعه آمده تا اسلام را از میان بردارد و مسلمانان را نابود کند.
علمای وهابی در ذهن افراد چنین تصوری ایجاد کردهاند که اگر شیعه و افکارش گسترش پیدا کند، دین و جان شما در خطر است. لذا با این حساسیتی که ایجاد شده هر مطلبی که در این زمینه نوشته میشود از حساسیت خاصی برخوردار است.
به همین دلیل رسالههایی که برای ارشد یا دکترایشان مینویسند و به این سمت وسو میرود استقبال بیشتری میشود.
کتاب اصول مذهب الشیعه، در حقیقت پایاننامه دکترای آقای قفاری است. پر واضح است برای این کار دستهایی پشت پرده بوده، به طور مثال مسافرتهایی که ایشان به کشورهای اسلامی: افغانستان، پاکستان، بحرین، کویت و… انجام داده و با علمای شیعه و سنی تماس گرفته است.
خود قفاری میگوید که من بحارالانوار، وسائل الشیعه و دیگر کتابهای شیعه را صفحه به صفحه خواندهام، که این کار یک نفر نیست و مشخص است گروهی انجام شده، حتی بعضیها گفتهاند که هفتاد نفر نیرو و بودجه میلیاردی از طرف ملک فهد پادشاه وقت عربستان سعودی در اختیار وی قرار داشته است.
کتاب قفاری مفصلترین کتاب ضد شیعی 14 قرن اخیر است
* این کتاب ضد شیعی از چه نظر اهمیت دارد؟
– در حقیقت این کتاب قویترین و مفصلترین کتابی است که در این چهارده قرن علیه شیعه نوشته شده است.
به گمان خودش کل شبهاتی که در این چهارده قرن علیه شیعه بوده را مستند کرده و سر و سامانی داده و اینها را با قلم و بیان روز نوشته و از کتب شیعه هم برای خودش استشهاد و دلیل آورده است.
اولین کتابی که علیه شیعه نوشته شده به نام العثمانیه (سال 255 ه.ق) متعلق به جاحظ است.
قفاری هر کتابی که علیه شیعه تا عصر حاضر نوشته شده را دیده است. وی کتابهایی هم که از طرف شیعه تحت عنوان ردیه نوشته شده را خوانده و با توجه به این قضایا چنین کتابی را نوشته است.
بعد از نوشته شدن این رساله به دستور ملک فهد آن را در یک تیراژ بسیار گسترده چاپ کردند و در کشورهای مختلف به کتابخانهها و مراکز علمی فرستادند، الآن هم آن را کتاب درسی کارشناسی ارشد در دانشگاه بینالمللی مدینه قرار دادند.
2 مرجع تقلید بر پاسخگویی به کتاب قفاری تأکید کردند
* نظر مراجع معظم تقلید درباره نقد این کتاب چه بود؟
– آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (ره) حدود یک سال قبل از رحلتشان بنده را خواست و گفت که من این کتاب را دیدهام، خیلی بد نسبت به شیعه شبهه وارد کرده و در این زمینه خیلی قوی است. 10 سال از نوشته شدن این کتاب میگذرد اما جواب محکمی نه در حوزه و نه در دانشگاه به این کتاب داده نشده است.
با حضرت آیت الله سبحانی هم صحبت کردم و ایشان گفتند که من گرفتاری و درس و بحثم زیاد است و نمیتوانم، و به بنده با این تعبیر گفتند که شما اهلیت دارید آستین بالا بزنید و یک جوابی به این کتاب بنویسید و از جدتان امیرالمؤمنین(ع) و جدهتان حضرت زهرا(س) دفاع کنید و آنها هم قطعاً به شما کمک میکنند.
بنده چهارده سال شاگرد درس خارج آیتالله العظمی شبیری زنجانی بودم و نظر ایشان برای من جایگاه ویژهای دارد. کتاب را خدمتشان بردم و ایشان گفت که یک هفته پیش من بماند، بعد از یک هفته که برای گرفتن کتاب به خدمتشان رفتم، دیدم خیلی ناراحت بود و گفت: این کتاب آقای قفاری بد جوری نسبت به شیعه پیله کرده و شبهات خیلی ناجوانمردانهای وارد کرده، به نظر من شما درسهای حوزه و تدریستان را تعطیل کنید و به جواب این کتاب بپردازید.
وقتی کتابی به این گستردگی نوشته میشود و شبهاتی که در طول چهارده قرن بوده را بازسازی میکند تاثیر گذاریاش در مخاطب بیشتر میشود و ما هم اولویت دارد که در اسرع وقت به این شبهات و اینگونه کتابها جواب بدهیم.
لذا وقتی دو تن از مراجع بزرگوار چنین تکلیفی برایمان معین کردند، ما هم بعضی از کارهای متفرقه را کم و جواب دادن به این کتاب را شروع کردیم.
500 میلیون تومان برای 3 جلد کتاب هزینه کردیم
* در مورد هزینههای نقد این کتاب توضیح بدهید.
– برای سه جلدی که چاپ شده حدود پانصد میلیون تومان هزینه کردیم.
تحقیق و بررسی، تهیه کتاب، فیلم و میکروفیلم که از لندن و یمن برایمان آوردند. بعضی از کتابهایی که از عربستان سعودی با قیمت گزاف خریدیم و برخی دیگر را از کتابخانههای خارج از کشور کپی گرفتیم که با مشکلات قانونی و هزینههای زیاد همراه بود.
گاهی برای پاسخ دادن به یک شبهه در دو یا سه سطر حدود سیصد ساعت وقت گذاشتیم. به طور مثال قفاری از علامه حلی نقل میکند که ایشان در کتابش میگوید: آیه 55 سوره مائده در حق حضرت علی (ع) نازل شده که انگشترش را به گدا بخشیده است. در کتاب کنونی علامه حلی آمده که این روایت در صحاح سته هست.
آقای قفاری بعد از مطالعه صحاح سته، متوجه شده که این روایت در آنها نیامده و به شیعه و علامه حلی بسیار توهین و فحاشی کرده که اصلا روایت در صحاح سته نیست. ما هم که دیدیم روایت در صحاح سته نیست، تصمیم گرفتیم نسخههای خطی را بررسی کنیم.
چند نسخه خطی از کتابخانه امام رضا مشهد و کتابخانه ملک تهران و دیگر جاها را دیدیم، و در همه صحاح سته نوشته شده بود. با پیگیری زیاد توانستیم نزدیکترین نسخه به زمان علامه حلی را در کتابخانه آیت الله نجفی مرعشی (ره) پیدا کنیم که در آن نوشته شده بود صحاح السنه، نه صحاح السته.
این اشتباه در استنساخ و تایپ خیلی طبیعی است، ولی ما برای این کار ساعتها وقت گذاشته و هزینه گزافی کردیم که خیلی مؤدبانه و معقول پاسخ بدهیم. کوچکترین کوچکترین اهانتی به علمای وهابی نکردیم
* آیا در پاسخگویی همانند نویسنده سخن گفتهاید؟
ـ نکته قابل توجه در این کتاب این است که قلم نویسنده خیلی آزاد است و هر اهانتی که خواسته به بزرگان و مراجع ما انجام داده که مثلا زندیق، فاسد یا فاجرند ولی ما از ابتدا تا آخر این سه جلد کوچکترین اهانتی به خود نویسنده یا علمای وهابی نکردیم که حتی با اعتراض برخی از دوستان همراه بود.
نظر دوستان بر این بود که «جزاءُ السئیةٍ سئیةٌ مثلُها» و باید جواب این همه توهین را حداقل متناسب با خودش داد ولی ملاک ما این بود که: «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً؛ و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مىگویند (و با بىاعتنایى و بزرگوارى مىگذرند)». (فرقان/63)
ارشاد قم هیچ حمایتی نکرد
* آیا از نظر مادی از طرف دولت حمایت شدید؟
– از طرف دولت یا بیت علما حتی یک برگ کاغذ هم در اختیار ما قرار نگرفت. ما در ابتدای کار به درخواست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم یک نامه نوشتیم که پاسخی داده نشد و ما هم پیگیری نکردیم.
البته بعد از چاپ دو جلد از کتاب، آنرا برای بازدید خدمت آیتالله صافی گلپایگانی بردیم که ایشان بسیار تشویق کردند و گفتند: من باور نمیکردم ما در حوزه علمیه قم چنین محققانی داشته باشیم که اینطور توانمندانه بتوانند پاسخهای دندانشکن به شبهات وهابیون بدهند.
خدمتشان عرض کردم: ما این کتاب را خدمت شما دادهایم که اگر نظری دارید یا نقصی در آن میبینید بفرمایید تا در چاپ بعدی اصلاح کنیم.
آیت الله صافی گفتند: من هرچه به ذهنم میآمد، شما آورده بودید و حتی در بعضی موارد که به ذهنم نمیآمد هم شما جواب داده بودید. ایشان در آخر سی میلیون تومان به ما مرحمت و کمک کردند.
فقط این بزرگوار چنین مرحمتی کردند. البته اخیرا هم یکی از مراکز حوزوی هزار جلد از کتاب را از ما خریداری کرده و به کتابخانههای داخلی تزریق کردهاند. غیر از این، از نظر مخارج، توسط خیرین قم و تهران حمایت میشدیم و با کمک آنها توانستیم این سه جلد را به چاپ برسانیم.
شیوه نقد کتاب دو مرحلهای است
* سبک نقدتان چگونه بود؟
– ما دو وجه نقد داریم: اولی نویسنده آمده در زمین ما مبارزه میکند؛ دومی توپ را از زمین خودشان پرتاب میکند.
ما در آنجا که در زمین ما میآید و روایتی نقل میکند یا مطالبی از بزرگان ما میگوید، اول روایت را بررسی میکنیم و اگر از نظر سند ضعیف باشد، میگوییم این روایتی که به آن استناد میکنید اصلاً معتبر نیست و آنچه از نظر ما معتبر نیست شما حق استفاده از آن علیه ما را ندارید.
در خیلی از موارد روایت را تقطیع کردهاند، اول روایت را آوردهاند علیه شیعه و ذیل خود روایت که علیه اهل سنت است و جواب هم داده را نیاوردهاند که ما این روش را خیانت میدانیم. مثلا در یک باب کافی پنج روایت آورده که یکی به نفع آنها بوده و سه تا به ضرر آنها و نفع شیعه و فقط روایتی که به نفعشان بوده را نقل کرده است.
وقتی در کنار یک روایت ضعیف، چندین روایت صحیح وجود دارد، شیعه هیچ وقت روایت صحیح را کنار نمیگذارد و سراغ روایت ضعیف برود. همچنین از بعضی بزرگان شیعه مثل سید نعمتالله جزایری مطلبی را میآورد، با همه احترامی ما که برایشان قائلیم، گفتارش گفتار شیعه نیست. در کنار وی علامه حلی، شهید اول، شهید ثانی، سید مرتضی، شیخ طوسی و … را داریم که گفتارشان مخالف سید نعمت الله جزایری است.
اضافه اینکه در کتاب انوار نعمانیه، جلد دوم، صفحه 108 آیتالله انگجی فتوا دادهاند که بعضی کتب سید نعمتالله جزایری خلاف نظر شیعه و حرام است. البته حرف ایشان خیلی تند و مایه اختلاف بین شیعه و سنی است.
اما آنجا که از بزرگان خودشان نقل میکنند، مثلا در جایی دیگر بزرگشان حرف خلاف آن دیگری را زده و ما همان را به عنوان دلیل میآوریم. برای نمونه اگر به حرفی از ذهبی استناد میکند ما هم حرف ابن حجر را که خلاف آن است میآوریم و میگوییم: اگر این نظر اهل سنت است، باید مجموع علمای شما چنین حرفی را زده باشند.
در یک کلام ما در جوابهایمان تلاش کردیم: اولا جواب حلی بدهیم، دوما بعد از جواب حلی، جواب نقضی داده شود.
برای مثال در یک جا روایتی از کافی نقل میکند و میگوید که نادرست و خلاف قرآن است، ما هم شبیه همان روایت را از از صحیح بخاری آوردیم و گفتیم شما هر جوابی به آن دادید، ما هم درباره کافی میدهیم.
به طور مثال در جایی که میگویند حرفزدن حیوان عجیب است ما در پاسخ میگوییم: در قرآن آمده که هدهد با پیغمبر صحبت کرده، بلکه ادعا کرده که عملش از حضرت سلیمان بالاتر است.
همچنین مورچه با حضرت سلیمان حرف زده، لذا ما هم جواب حلی دادیم و هم تلاش کردهایم جواب نقضی بدهیم.
البته بنده در کلاسهایم در حوزه و دانشگاه به دوستان تاکید میکنم که روی جواب نقضی حساب جاری ویژه باز کنید، چون جواب نقضی باعث میشود که تار و پود فکری ضد شیعه در طرف مخالف فرو بریزد.
وقتی جواب نقضی دادیم و طرف مقابل را در این زمینه خلع سلاح کردیم، سپس جواب حلی داده تا برایش جا بیفتد ولی اگر اول پاسخ حلی بدهیم مجبور به توجیه و تاویل کردن هستیم.
به خاطر نداشتن امکانات و عدم حمایت مالی، کار متوقف شده است
* آیا تمام کتاب در سه جلد پاسخ داده شده و ترجمهای دارد؟
– خیر، این سه جلد در واقع یک دهم شبهات قفاری را جواب میدهد و قسمت اعظم آن باقی مانده است.
فعلا به خاطر نداشتن امکانات و عدم حمایت مالی، کار متوقف شده و یک تیم ترجمه از اساتید ادبیات عرب با سرپرستی آقای دکتر فقیهی، مشغول ترجمه متن هستند.
ما هر هفته قسمتی را که ترجمه شده با هم مقایسه میکنیم تا دارای مشکل نباشد، زیرا زحمت زیادی کشیدیم و حتی در جمله سازی سعی کردیم لحن ما طوری باشد که اشکال ادبی و ابهام در رساندن مطلب نداشته باشد.
الغدیر معجزه تاریخ شیعه است
* کتاب الغدیر علامه امینی، یکی از مهمترین کتب شیعه است. آیا این کار با الغدیر قابل مقایسه است؟
– الغدیر کار فردی بوده و در حد خودش معجزه تاریخ شیعه است که یک نفر به تنهایی این همه زحمت بکشد. در آن زمان الغدیر را کرامت و بلکه یک معجزه میبینیم، ولی امکاناتی که اکنون در اختیار ما هست، شاید یک هزارم آنها در اختیار علامه امینی نبود.
بنده 25 هزار جلد در رایانه خود دارم که به راحتی و در دو یا سه ثانیه میتوانم روایتی را جستجو کنم اما علامه امینی گاهی برای یافتن یک روایت مجبور بود به هند برود و در کتابخانه، کتابها را ورق زده و روایتی را بیابد. خدایش رحمت کند.
کار ما در پاسخ به شبهات قابل مقایسه با الغدیر نیست. نقد ما خیلی گسترده و متقن است، با این توضیح که اگر علامه امینی در زمان ما بود یازده جلد ایشان به صد و ده جلد افزایش یافته و کارشان متقنتر از ما میبود.
ما امروز باید متناسب با زمان خود جواب بدهیم و چه بسا در سی سال آینده امکانات بیشتری در اختیار نسل بعد باشد و پاسخ آنها متقنتر از ما باشد.
* نقدهای دیگری علیه این کتاب نوشته شده، آیا با نقد شما قابل مقایسه است؟
– بله، نقد آقای اسلامی که به بخشی از کتاب در حد چند شبهه پاسخ دادهاند ولی در بعضی از موارد جوابها طولانی است.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین دکتر نجارزادگان از اساتید بزرگوار دانشگاه تهران، شبهه تحریف قرآن را بسیار زیبا جواب دادهاند و به همین خاطر ما بخش تحریف قرآن را نیاوردیم چون تنها جوابی که برای بنده دلنشین و متقن و میدانی است، پاسخ ایشان است.
برخی از افراد هم رساله سطح چهار حوزه یا پایاننامه ارشد یا دکتری دانشگاه خود را پاسخ به بخشی از این کتاب اختصاص دادهاند.
کتابها را در فرودگاه جده ضبط کردند و مانع ورود شدند
* عکسالعمل وهابیون نسبت به نقد شما چگونه بوده است؟
– ما تلاش کردیم دو جلدی که قبلا چاپ شده بود را تقریبا دو سال پیش توسط دوستان به مکه بفرستیم که تعداد زیادی از آن را در فرودگاه جده ضبط کردند و فقط چند نسخه را به همراه بردند. یکی از دوستان به نام آقای معراجی تلاش کرد یک نسخه به دست آقای قفاری در ریاض برساند که تاکنون هیچ عکسالعملی در سایتها و رسانهشان ندیدیم.
حضرت آیتالله خزعلی قبل از چاپ کتاب آن را مطالعه کرد و گفت: اگر قفاری جواب شما را بخواند قطعا سکته میکند چرا که گمان نمیکرد که شما شبهاتش را اینقدر محکم و متقن پاسخ بدهید.
* مشکلات و سختی کار در چه زمینهای بوده، در این زمینه توضیح بدهید.
– ما از نظر نیرو به لطف خدا کم نداریم مگر کسی که بسیار توانمند باشد و بتواند ما را یاری کند، ولی اگر چنانچه افرادی از خیرین بتوانند در این زمینه سرمایه گذاری کنند و قسمت مالی را به عهده بگیرند، کار با سرعت بیشتری پیش میرود.
این کار حدود هشت سال است که انجام میشود و شاید به هزینههای امروز سه یا چهار میلیارد برسد، من خواهش میکنم از عزیزان خیری که دلشان برای شیعه میسوزد و از این شبهات رنج میبرند، مشکلات مالی را به عهده بگیرند.
بنده با پانصد میلیون تومانی که تا کنون هزینه کردهام در صفحه اول کتاب نوشتهام چاپ برای عموم آزاد است، یعنی هر ناشر و مؤسسهای میتواند بعد از هماهنگی با ما برای کم و زیاد نشدن مطالب و بدون دریافت هیچ هزینهای از کتاب چاپ کند.
همچنین در ترجمه و یا استفاده از فیلم کمک کرده و به طور رایگان در اختیارشان قرار میدهیم و این تنها چیزی است که در طبق اخلاص گذاشته و به آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام هدیه میکنیم.
خاطرهای از پیروزی در مناظره با وهابیون
* اگر خاطرهای از برخورد با علمای وهابیون دارید، ذکر کنید.
– بنده یک سال در مکه مکرمه منزل آقای شیخ عاتق که از اعظم علمای مکه است با چند تن از وهابیون مناظره داشتم. ایشان رفت و چند کپی از کتاب سید نعمت الله جزایری آورد و گفت: بفرمایید، این نظر شیعه است. من در همان جا گفتم: آقا در کنار سخن سید نعمتالله جزایری، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و…. خلاف این را میگویند.
اضافه بر اینکه علمای ما میگویند کتابهای این شخص بیانگر نظر شیعه نیست و همان طور که گفتم برخی خواندن کتابهای ایشان را حرام دانستهاند.
اینجا بود که شیخ عاتق خیلی عصبانی شد و کاغذها را پرت کرد و به همراهانش گفت: شما چطور به کتابی که این طور ضعیف است و روایاتش برای اینها معتبر نیست استناد میکنید، مگر عقل ندارید؟!
همین برخورد باعث شد جلسه آن روز کلا به نفع ما تمام شود.
* امیدواریم اشخاص خیّر یا نهادهای مرتبط با تقبل هزینههای مورد نیاز از چاپ این کتاب حمایت کنند. از شما متشکریم، ان شاء الله بتوانید همه کتاب را نقد کنید و الغدیر دومی به جامعه مسلمانان عرضه شود.
– ان شاء الله. من هم از شما متشکرم.
گفتوگو از؛ حکیمه منصوری