شرح حال اصحاب حضرت امیر المومنین علی علیه السلام : عمار یاسر : خاندان عمّار و تحمل شکنجه در راه خدا
عمار و پدر و مادرش در راه اسلام رنج هاي طاقت فرسا و شكنجه هاي غيرقابل تحملي كشيدند و از اين جهت اين خاندان جزو نوادر ي به شمار مي آيند كه در راه ايمان و عقيده خود دردها و مصايب توصيف ناپذيري به جان خريدند و دست از ايمان و اعتقاد خود برنداشتند.
اين خاندان پاك نهاد با وجود همه مرارت ها و دشواري ها، صبر و تحمل را پيشه كردند تا اين كه سرانجام پدر و مادر عمار در همين راه به شهادت رسيدند و نام و ياد و خاطره هاي حماسي آنان براي هميشه در تاريخ حوادث تكان دهنده صدر اسلام جاودانه شد.
از رفتار ظالمانه و وحشت ناك سران قريش در مكه اين بود كه تازه مسلماناني كه يار و پناهي نداشتند و بين آنها و مردم مكه فاميلي و خويشاوندي نبود، و يا از گروه بردگان و كنيزان بودند، تحت سخت ترين شكنجه ها قرار مي دادند تا دست از ايمان و اسلام خود بردارند و به كفر و جاهليت بازگردند؛ خاندان ياسر از جمله كساني بودند كه وابستگي قومي در مكه نداشتند و نيز از كنيزان و بردگان ابو حذيفه از قبيله بني مخزوم بودند، لذا ايشان بيش از ديگران تحت فشارهاي جسمي و عذاب هاي بدني قرار گرفتند.
شكنجه خاندان ياسر يعني ياسر و همسرش سميه و فرزندش عمار، آن گاه به اوج خود مي رسيد كه در ظهر روزهاي تابستان حجاز كه هوا به شدت داغ و زمين سوزنده بود، آنان را برهنه روي زمين مي خواباندند و به اين طريق آن خانواده بزرگوار را به جرم اسلام آوردن، شكنجه مي دادند. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله گاهي از كنار آنان مي گذشت، با مشاهده اين منظره فجيع در نهايت تاثر و اندوه آنان را به صبر و پايداري دعوت و به بهشت برين و وعده هاي صادق پروردگار نويد مي داد و مي فرمود: «اصبروا يا آل ياسر، فان موعدكم الجنه؛ اي خاندان ياسر، بر شما باد به صبر و شكيبايي كه وعده شما بهشت است.»(1).
*****
ر. ك: تاريخ بغداد، ج 1، ص 150؛ اسد الغابه، ج 4، ص 44؛ طبقات الكبري، ج 3، ص 248 و 249؛ حليه الاولياء، ج 1، ص 140؛ رجال كشي، ص 30، ح 57.