امام حسین علیه السلام در قرآن

[ad_1]

پایگاه فرهنگی مذهبی سلم :

فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم . سوره بقره آیه ۳۷

ابن عباس گوید که پیامبر فرمودند : زمانی که خداوند آدم را خلق کرد و از روح خود در وی دمید آدم عطسه کرد .

خدای بزرگ به او الهام فرمود تا بگوید الحمد لله رب العالمین .

پس خدای به او گفت : پروردگارت ترا در رحمت قرار داد .

پس آن هنگام که فرشتگان بـر او سجده کردند به خود بالید و به پروردگارش عرض کرد آیا آفریده ای از من محبوب تر داری

پس جوابی نشنید سپس سؤالش را دوباره تکرار کرد .

باز هم جوابی نشنید .

برای بار سوم سؤالش را تکرار کرد .

باز جوابی نیامد .

آن گاه خـدای بزرگ فرمود : آری آفریده هایی برتر از تو هستند که اگر آنان نبودند ترا هم نمی آفریدم .

آدم گفت : آنان را به من نشان بده .

پس خدای متعال به فرشتگان حجاب فرمان داد تا پرده ها برگیرند .

چون حجاب و پرده ها برگرفته شد .

آدم پنج روح نورانی در بالای عرش الهی بدید .

آدم گفت : پروردگارا اینان کیستند

خطاب آمد ای آدم ! این محمد پیامبر من است

و این علی امیر مؤمنان است ( پسر عموی پیامبر و جانشین اوست )

و این فاطمه دختر پیامبرم است

و این دو حسن و حسین فرزندان علی و نوادگان پیامبراند .

سپس خدای متعال فرمود : ای آدم اینان فرزندان تواند

آدم بسیار خشنود شد .

آن گاه که دچار اشتباه و خطا گردید .

آدم گفت : پروردگارا ! از تو می خواهم به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین تا بیامرزی ام و از من درگذری .

پس خدای مهربان بخاطر این قسم از او درگذشت .

صاحب کتاب ( در ثمین ) در تفسیر آیه شریفه قرآن

فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم . سوره بقره آیه ۳۷

منظور از کلمات نام پنج تن آل عبا است : محمد ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین .

آدم ساق عرش را نگاه کرد و نام های پیامبر و امامان معصوم را دید .

آن گاه فرشته جبرئیل به او گفت : ای آدم بگو :

یا حمید بحق محمد

ای خدای ستوده بحق محمد

یا علی بحق علی

ای خدای برتر بحق علی

یا فاطر بحق فاطمه

ای خدای پدید کننده بحق فاطمه

یا محسن بحق الحسن و الحسین

ای خدای احسان کننده بحق حسن و حسین

و منک الاحسان .

و احسان و خوبی تنها از توست .

آدم وقتی نام حسین را یاد کرد ، اشکش جاری شد و دلش خاشع و نرم شد و گفت برادرم جبرئیل در یاد پنجمین دلم شکست و اشکهایم روان شد .

فرشته جبرئیل گفت : این فرزندت مصیبتی خواهد دید که همه مصیبتها نزد آن کوچک است .

آدم پرسید برادرم کدام مصیبت حسین با لب عطشان کشته می شود در حالی که غریب و یکه و تنها است ناصر و معینی ندارد و اگر ای آدم او را ببینی او می گوید :

وا عطشاه ، و اقله ناصراه .

تا آنجا که تشنگی بین دیدگانش و آسمان چون غبار دودی فاصله می افکند و دیگر دید چشمانش کم سو می گردد .

پس کسی او را جواب و پاسخی نمی دهد .

مگر با شمشیر و نوشیدن مرگ .

پس آن گاه سر از تن او جدا می کنند چون گوسفندی که او را ذبح می کنند و دشمنان به چادر های او حمله ور می شوند.

و سرهایشان و سرهای یارانشان در میان شهرها بگردش در می آید و در حالیکه زنان اسیر و دربند همراه هستند .

این چنین مصائبی از خدای واحد منان گذشته است و فهمیده می شود .

پس آدم بسیار گریست چون مادری فرزند از دست داده .

ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من اوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم

سوره توبه ۱۱۱

حسین در آغوش مادر است .

پیامبر او را از آغوش مادر گرفت و فرمود خدا قاتل تو را از رحمت خود دور کند و آن که ترا و خانواده یاریگرت را از مقامتان باز می دارد لعنت کند و از رحمت خود دور کند و بین من و آنان که بر علیه تو جنگیدند حکم کند .

مادر چون این چند دعای پیامبر را بشنید سراسیم گفت : پدر جان چه می گویی پیامبر :

دختر عزیزم از مصیبتی که بعد از من و بعد از تو بر او وارد می شود یاد کردم به یاد اذیت ها ، ظلم ، ستم و حیله هایی که بر حسینم روا می شود افتادم .

دخترم در آن گاه حسینم در بین گروهی است که آنان چون ستارگان آسمان می درخشند و به سوی شهادت می شتابند تا فرزندم را یاری کنند .

گویی اکنون به لشگرگاه و خیمه گاهشان و تربتشان می نگرم .

فاطمه : پدر جان آنجا که می گویی کجاست

پیامبر : آنجا کربلاست همانجایی که خانه کرب و بلا بر ما و براست است برترین امتم بر می خیزند و ستم ها می کنند .

اگر همه کسانی که در آسمان ها و زمین ها نیز برای یکی از اینان شفاعت کنند پذیرفته نخواهد شد و در آتش مخله اند .

فاطمه می گریست و فرمود : پدرم پس حسینم کشته می شود .

آری پدر جان کشته می شود و کسی چون حسین تو پیش از او نیست که آسمان ها بر او می گریند .

زمین ها گریان اویند و فرشتگان بر او گریان اند .

وحش ، گیاهان ، دریاها و کوهها بر حسین تو می گریند .

و اگر زمین اجازه داشت پس از مصیبت فرزند تو کسی را روی خود باقی نمی گذاشت .

دخترم ! اما در آینده گروهی از دوستان ما می آیند که در روی زمین آگاه ترین به خدا هستند و حق ما را بر پا می دارند که چون آنان کسی نمی تواند چنین کند و کسی در روی زمین جز آنان نیست که متوجه او گردد .

آنان چراغهایی درخشان در تاریکی های ستم اند و آنان شفاعت می کنند و آنان فردا در کنار حوض کوثر بر من وارد می شوند .

آن گاه که بر من وارد می شوند آنها را به سیمایشان می شناسم و هر اهل دینی در پی امام نشان هستند .

و آنها در پی ما هستند و ما را جستجو می کنند و در پی غیر ما نیستند .

اینان پایه های زمین اند و بخاطرشان باران می بارد .

فاطمه زهرا (س) فرمود : پدرم ! و گریست و بسیار گریان شد .

پدر فرمود : ای دخترم برترین اهل بهشت ، شهیدان دنیا هستند .

جان ها و مالهاشان بخشودند تا : بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا .

پس آنچه در نزد خداست از دنیا و آنچه در آن است بهتر است .

کشته شدن آسانتر از مردن است .

آنکه برای او شهادن نوشته شده است قتل حتی تا بسترش خواهد آمد و آنکه کشته نشود پس به زودی خواهد مرد .

ای فاطمه عزیز دختر محمد آیا در برابر شهادت فرزندت دوست نداری که در مقام حساب الهی دستور و فرمان تو کارساز است !

آیا به شهادت فرزندت راضی می شوی در حالیکه او از حاملین عرش الهی است .

آیا راضی می شوی در حالیکه پدرت در قیامت به نزد او می آیند و شفاعت او را درخواست می کنند آیا راضی می شوی در حالیکه شوهرت از حوض کوثر تشنگان از دوستانش را سیراب می کند آیا راضی می شوی در حالیکه شوهرت قسیم الجنه و النار است آیا به شهادت فرزندت حسین راضی می شوی در حالیکه در روز حساب به فرشتگان که در اطراف آسمان هستند می نگری .

آنان دیده به تو دوخته اند و به فرمان تواند و به شوهرت علی می نگرند در حالی که خلایق حاضرند و او در نزد خدا از ستم مردمان شکوه می برد .

پس می نگری که خدا قاتل فرزندت و قاتلان خودت و شوهرت را به آتش درآورد

آیا به شهادت فرزندت راضی می شوی در حالیکه فرشتگان برای حسینت اشک می فشانند و همه چیز بر او تأسف می خورد

آیا به شهادت فرزندت حسین راضی می شوی در حالی که هر کس به زیارت او نائل شود در ضمانت الهی قرار می گیرد در حالی که ثواب زیارت او چون حج عمره است و لحظه ای از رحمت الهی دور نگردد و چون زائر فرزندت بمیرد مرگ او شهادت محسوب می گردد و اگر باقی بماند فرشتگان حافظ تربت حسین برای زائر حسین دعا می کنند و پیوسته در حفظ الهی است و پیوسته در امن الهی است تا دنیا را مفارقت کند .

فاطمه گفت : پدر تسلیم شدم و راضی گشتم و بر خدا توکل می کنم .

پیامبر دست بر قلب زهرایش نهاد و با انگشتان اشکهای چشم دخترش پاک کرد و فرمود من و شوهرت و تو فرزندانت در جایگاهی هستیم که چشمانت روشن است و دل و قلبت شاد

ثنای وحی از حسین (ع)

و اذ اخذنا میثاقکم لاتسفکون دمائکم و لاتخرجون انفسکم من دیارکم ثم اقررتم و انتم تشهدون بقره ۸۴

در تفسیر منسوب به امام حسن عسگری آمده است : پیامبر می فرمایند: هنگامی که آیه و اذ اخذنا میثاقکم لاتسفکون دمائکم آیه درباره یهود است.

یعنی کسانی که پیمان خدا را شکستند و پیامبران خدا را تکذیب کردند و اولیای خدا را کشتند.

آیا شما را خبر ندهم به کسانی که از امت من شبیه یهودیان هستند

گفتند: بلی یا رسول الله! فرموند: گروهی از امت من فکر می کنند که از امت من هستند اما بهترین فرزندان و پاکان اصالتم را می کشند و شریعت و سنت من را تغییر می دهند و دو فرزند حسن و حسین را می کشند آنچنان که پیشینیان یهود زکریا و یحیی را کشتند.

آگاه باشید همانا خداوند آنان را لعنت می کند، آنچنان که پیشینیان را لعنت کرد و بر بقایا و فرزندانشان هادی و مهدی از حسین مظلوم برمی انگیزد که آنان را با شمشیر اولیائش سوی جنم روانه میکند .

آگاه باشید لعنت می کند خداوند کشندگان و دوستداران و یاری کنندگان قاتلین حسین علیه السلام را .

و بر کسانی که بر لعن بر دشمنان حسین سکوت می کنند بیآنکه برای تقیه باشد، خداوند لعن می فرستد .

آگاه باشید خداوند بر گریه کنندگان از روی شفقت و مهربانی بر حسین (ع) صلوات می فرستد، آنان که دشمنان حسین (ع) را لعنت می کنند و خشم و غضب خویش را بر دشمنان فراوان می گرداند .

آگاه باشید آنانکه به قتل حسین راضی باشند با قاتلین او در این گناه بزرگ شریک اند بدانید قاتلین حسین و یارانشان و پیروانشان از دین خدا مبری هستند.

خداوند فرمان میدهد به فرشتگان مقربش که اشکهای ریزان در قتل حسین را برگیرند و در گنجینه های بهشتی با آب حیات مخلوط کنند تا گوارایی و پاکیش هزار چندان گردد و فرشتگان آنان که در قتل حسین خوشحال گردیدند، اشکهای اینان را برگرفته و در جهنم یا حمیم و صدید و غساق و غسلین این نوشیدنی ای ناگوار در جهنم مخلوط کنند تا شدت حرارتش زیاده گردد و شکنجه آن هزار چندان شود تا دشمنان آل محمد را در جهنم با چنین نوشیدنی هایی عذابشان تشدید گردید .

از کتاب تفسیرالامام :۳۶۹

و ما ظلمونا ولکن کانوا انفسهم یظلمون بقره ۵۷

از حضرت سکینه دختر امام حسین نقل شده است: که حضرت زینب به برادر فرمود :برادرم؛ ما را به حرم جدمان بازگردان امام حسین در جواب فرمودند : خواهرم برایم در این کار راهی نیست.

زینب فرمود: آری پس آنان را به مقام و منزلت جد و پدرت و برادرت و مادرت یادآور شو

امام حسین فرمود: به آنان گفتم اما بیدار نگشتند نصیحتشان کردم اما پذیرا نشدند.

و سخنم را گوش نسپردند پس آنان جز به قتلم راضی نمی شوند و به ناچار می خواهند بدنم را بر خاک فرو افتاده ببینند، اما من شما را به تقوای الهی سفارش می کنم.

پروردگار بشر او را که به ما در این بلا فرمان می دهد و این که این مصیبت را چون جرعهای بنوشید و به این جد شما وعده داده است وعده الهی تخلف نمی پذیرد.

همه شما را به خدای فرد صمدی می سپارم .

سپس برادر و خواهر هر دو ساعتی گریستند .

آنگاه امام علیه السلام این آیه شریفه را تلاوت کرد .

و ما ظلمونا ولکن کانوا انفسهم یظلمون

از کتاب موسوعه کلمات الحسین؛۴۰۰ ح ۱۸۷

حافظوا علی الصلوات و الصلوه الوسطی و قومو لله قانتین بقره ۲۳۸

امام صادق علیه السلام و اباعبدالله علیه السلام درباره آیه فوق فرمودند : نماز را حفظ کنید، نماز یعنی رسول گرامی اسلام و امیرالمومنین و فاطمه و حسن و حسین و وسطی امیرالمومنین است. برای خدا برپاخیزید فرمان بردار باشید در حالی که به دستور امامان گردن نهاده اید .

ضحاک پسر عبدالله می گوید :

سپاه ابن سعه از کنار ما عبور می کرد در حالی که حراست می کردند.

در آن هنگام حسین درباره آنان این آیه از قرآن را تلاوت فرمود

و لایسبن الذین کفرو انما نملی لهم خیر لانفسهم

انما نملی لهم یزدادو اثما و لهم عذاب مهین

ما کان الله لیذر المومنین علی ما انتم علیه سوره آل عمران ۱۷۸

آنان که کفر ورزیدند گمان می برند که اگر به آنان مهلت داده می شود برایشان خوب است.

ما به آنان مهلت می دهیم تا بار گناهانشان را سنگین تر کنند و عذاب خوارکننده برای آنان است .

در آن هنگام که حسین کشته می شد در میان سپاهیان دشمن ولوله ای افتاد گویی کسی در سپاه وار شد بر آنان شیحه زد پس ناله کرد وای حسین و بازشان می داشت گفتند:

چرا ناله می کنی به آنان گفت: چگونه ننالم در حالی که اکنون پیامبر خدا ایستاده است و یکبار به زمین می نگرد و بار دیگر به جنگ شما و گروه نابکارتان نگاه می کند من بیم ناکم که بر اهل زمین نفرین کند تا هلاک گردند.

گروهی به او گفتند این انسانی دیوانه است اما گروه توابون از سپاهیان گفتند :

وای بر ما بخدا قسم به خود بد کردیم.

بخاطر خشنوددی این سمیه آقای جوانان بهشت را کشتیم.

پس از همانجا بر عبیدالله بن زیاد شوریدند .

از امام سوال کردم فدایت گردم آن که نالید که بود فرمود: او را جز جبرائیل نمی بینم .

آی اگر او مأذون بود چنان صیحه ای بر آن قوم می نواخت تا جانهاشان از تن ها چون برقی بجهد و در آتش فرود آید اما خدا به آنان مهلت داد تا گناهانشان افزون گردد و برای آنان عذاب دردناک است .

منبع:
شبکه labbaik.ir
[ad_2]
Source link

درباره‌ی admin

همچنین ببینید

فضایل اهل بیت در صحیح بخاری

[ad_1] پایگاه فرهنگی مذهبی سلم :  (خلاصه: کتاب صحیح بخاری معتبرترین کتاب اهل سنت پس …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *