مأموریت اسامه بن زید ۲۷ صفر

[ad_1]

سلم گزارش می دهد :

سال ۱۱ هجرى قمرى

مأموریت “اسامه بن زید” براى تجهیز سپاه اسلام جهت نبرد با رومیان.

پیامبراکرم(ص)پس از بازگشت از حجهالوداع، در آخرین روزهاى عمر شریف خود جهت نبرد با رومیان که از شمال غربى شبه جزیره عربستان در صدد لشکرکشى به سرزمین هاى مسلمانان بودند، سپاهى منظم از مهاجران و أنصار مدینه ترتیب داد و به همگان فرمان داد تا در آن شرکت جسته و با رومیان متجاوز به جهاد برخیزند.

پیامبر(ص)، فرماندهى این سپاه بزرگ و پرمخاطره را به جوانى نورس به نام اُسامه فرزند زید بن حارثه (که پدرش پیش از این در جنگ موته به دست رومیان کشته شده بود) سپرد. اسامه در آن زمان بیش از هفده یا هجده سال نداشت.(۱)

اسامه، به فرمان پیامبرخدا(ص)از مدینه خارج شده و “جُرف” (مکانى در سه میلى شهر مدینه به سمت شام) را پادگان نظامى سپاهیان خویش قرار داد.

مسلمانان واجد شرایط رزم از انصار و مهاجر، از جمله ابوبکر، عمر بن خطاب، سعد بن أبى وقاص، سعید بن زید، ابوعبیده و قتاده بن نعمان در آن لشکرگاه حضور یافتند.

سپاه اسلام به سوى روم به حرکت درآمد ولى هنوز از مدینه چندان فاصله نگرفته بود که از رحلت رسول خدا(ص)باخبر گردید. همین أمر موجب اندوه سپاهیان اسلام و دست مایه برخى از فرصت طلبان و بازگشت آنان به مدینه گردید.

 به همین جهت این سپاه بزرگ براى مدّتى موقّت از هم پاشید و شیرازه آن با پراکنده شدن مسلمانان سوگوار در هم ریخت (۲) تا این که خلافت ابوبکر بن أبى قحافه استقرار پیدا کرد. از آن پس سپاه اسلام به رهبرى اسامه به سوى سرحدات روم عازم گردید.(۳)

تاریخ انتخاب اسامه بن زید به فرماندهى سپاه اسلام از سوى رسول اکرم(ص)، مورد اتّفاق مورّخان شیعه و اهل سنت نیست. زیرا مورّخان اهل سنّت، از جمله واقدى در مغازى خود، (۴) آن را روز ۲۷ صفر سال یازدهم هجرى قمرى دانسته اند. (۵) غیر از طبرى که آن را محرم سال ۱۱ هجرى مى داند.(۶)

از آن جا که آنان رحلت پیامبرخدا(ص)را در روز ۱۲ ربیع الاوّل مى دانند، باید فاصله میان انتصاب اسامه و رحلت پیامبرخدا(ص)به مدت ۱۵ روز باشد.

ولى مورخان و دانشمندان شیعه به پیروى از اهل بیت(ع) و نوادگان رسول خدا(ص)، رحلت آن حضرت را روز ۲۸ صفر دانسته اند.

بنابراین اگر فاصله میان انتخاب اسامه و رحلت پیامبر(ص)را همان ۱۵ روز قرار دهیم، به ناچار باید بپذیریم که تاریخ انتخاب اسامه به فرماندهى سپاه اسلام، در دهه دوّم (یعنى سیزدهم) صفر مى باشد.

۱- المغازى (واقدى)، ج۲، ص ۱۱۱۷ و بحارالانوار (علامه مجلسى)، ج۲۱، ص ۴۰۷

۲- فروغ ابدیت (جعفر سبحانى)، ج۲، ص ۴۸۵

۳- تاریخ دمشق (ابن عساکر)، ج۲، ص ۵۱

۴- المغازى، ج۲، ص ۱۱۱۷

۵- بحارالانوار، ج۲۱، ص ۴۰۷

۶- تاریخ الطبرى، ج۳، ص ۱۸۴

[ad_2]
Source link

درباره‌ی admin

همچنین ببینید

اربعین بلوغ عاشورا

[ad_1] سلم گزارش می دهد : محمدرضا سنگرى در غروب عطش آلود ، وقتى برق …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *