برکات و آثار مثبت انفاق در جامعه و خود فرد – شرایط و لوازم انفاق

برکات و آثار مثبت انفاق در جامعه و خود فرد – شرایط و لوازم انفاق

 

مقوله انفاق از جمله مفاهیم ارزشمندی است که در آموزه های دینی به خصوص آیات قرآن کریم، مورد توجه و عنایت ویژه ای قرار گرفته است. این اصلارزشمند اگر رعایت شده و به آن عمل شود، کارکردهای زیادی در عرصه های فردی واجتماعی، مادی و معنوی و… دارد و یکی از اسباب تعدیل ثروت و کاهش فاصله های طبقاتی در جامعه است. قرآن کریم با تعابیر گوناگونی انسان های مؤمن و پرهیزگار رابه انفاق و رسیدگی به امور انسان های فقیر و مستضعف، توصیه و سفارش نموده است. در این نوشته، سعی شده است آثار انفاق؛ با توجه به آیات قرآن کریم، بررسی و زوایایی ازآن در حد امکان، روشن گردد:

 

معنای انفاق

انفاق از ماده نفق؛ به معنای کم شدن، نابود شدن، هزینه کردن، مخفی کردن، و پوشاندن است.۱ در آموزه های دینی انفاق به اعطا و بخشش مال و یا چیزدیگر در راه خدا به فقرا و نیازمندان و… گفته می شود. راغب اصفهانی می گوید: بخشش مال را از آن جهت انفاق گویند که با اعطا و بخشش آن مال در ظاهر زائل شده و از بین می رود. در حالی که خدای سبحان وعده داده است که در قبال انفاق بندگانش، عوض وپاداش بهتری عطا کند آنجا که می فرماید: «قل ان ربی یبسط الرزق لمن یشاء من عباده ویقدر له و ما انفقتم من شیء فهو یخلفه و هو خیر الرازقین؛۲ بگو: در حقیقت پروردگارمن است که روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد گشایش می دهد یا بر او تنگ میگرداند و هر چه را انفاق کردید عوضش را او می دهد و او بهترین روزی دهندگان است.»

عایشه می گوید: «پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) گوسفندی را سر بریدند [و گوشت آن راانفاق کردند] پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: چیزی مانده است؟ عایشه گفت: به جز سردستش چیزی باقینمانده است. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: به جز سردستش، همه آن، باقی مانده است.»۳

 

انفاق در آموزه های دینی

خدای سبحان در چندین مورد، انسان ها را به انفاق، امر و تشویق کرده است؛ در سوره بقره می فرماید: «یا ایهاالذین ءامنوا انفقوا مما رزقنکم من قبلان یأتی یوم لابیع فیه و لاخله و لاشفعه و الکفرون هم الظلمون؛۴ ای کسانی که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزی داده ایم، انفاق کنید! پـیش از آن که روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است(تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را برای خود خریداری کنید)، و نه دوستی و رفاقت های مادی سودی دارد(و نه شفاعت؛ )(زیرا شما شایسته شفاعت نخواهید بود.) و کافران، خود ستمگرند؛ (هم به خودشان ستم می کنند، هم به دیگران.)»

 

جمله «مما رزقناکم؛ از آنچه به شما روزی داده ایم» مفهوم وسیعی دارد که هم انفاق های مالی واجب و مستحب را شامل می شود و هم انفاق های معنوی مانندعلم و دانش و امور دیگر را، ولی با توجه به تهدیدی که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنی زکات و مانند آن باشد.۵ ولی مرحوم طبرسی در مجمع البیان،عمومیت آیه را نسبت به انفاق واجب و مستحب ترجیح می دهد.۶

 

در واقع آیه شریفه به این مطلب اشاره دارد که راه های نجاتی که در دنیا از طرق مادی وجود دارد هیچ کدام در آخرت کارساز نیست، نه بیع و معامله و نه دوستان مادی این جهان؛ زیرا آن ها نیز به نوبه خود گرفتار اعمال خویش هستند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودی دارد؛ زیرا شفاعت الهی در سایه کارهای الهی انجام میگیرد که انسان را شایسته شفاعت می کند و شما آن را انجام نداده اید. و اما شفاعتهای مادی که با مال و ثروت در این دنیا کارساز بود، در آنجا وجود نخواهد داشت. لذابا ترک انفاق و انباشتن اموال و بخل نسبت به دیگران، تمام درهای نجات را به روی خود نبندید.(7) بخل و خودداری از انفاق، باعث می شود مال و ثروت شما بعد از مرگ به بازماندگان برسد که در اکثر موارد، سودی به حال شما ندارد.

 

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) خطاب به اصحابش می فرماید: «کدام یک از شما مال وارثش را بیشتر از مال خود، دوست دارد؟ اصحاب عرض کردند: ای رسول خدا! هیچ یک از ما نیست مگر این که مال خودش را بیشتر از مال و دارایی وارثش دوست دارد. حضرت فرمود: مال هر کس همان است که[برای آخرت] پیش می فرستد، و مال وارثش آن است که پس از خودبرجای می گذارد.» (8)

 

خدای سبحان در جای دیگر، انفاق را در کنار ایمان به خدا وپیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) ذکر نموده می فرماید: «آمنوا بالله و رسوله وانفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه فالذین آمنوا منکم و انفقوا لهم اجر کبیر(9)؛ به خدا و پیامبر او ایمان آورید واز آنچه شما را در [استفاده از] آن جانشین کرده است انفاق کنید؛ زیرا کسانی از شما که ایمان آورده و انفاق کنند پاداش بزرگی خواهند داشت.» آوردن انفاق بعد از ایمان به خدا و رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، نشان دهنده اهمیت و جایگاه انفاق در زندگی انسان هاست.

 

در جای دیگر، خداوند سبحان بندگانش را به خاطر خودداری ازانفاق، مورد ملامت و سرزنش قرار داده می فرماید: «و ما لکم الا تنفقوا فی سبیل اللهو لله میرث السموت و الارض لایستوی منکم من انفق من قبل الفتح و قتل اولئک اعظمدرجه من الذین انفقوا من بعد و قتلوا و کلا وعدالله الحسنی و الله بما تعملون خبیر(حدید 10)؛ چرا در راه خدا انفاق نکنید در حالی که میراث آسمان ها و زمین، همه ازآن خداست [و کسی چیزی را با خود نمی برد] کسانی که قبل از پیروزی انفاق کردند وجنگیدند [با کسانی که پس از پیروزی انفاق کردند] یکسان نیستند؛ آن ها بلند مقامتر ازکسانی هستند که بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند؛ و خداوند به هر دو وعده نیک داده؛ و خدا به آنچه انجام می دهد آگاه است.»

 

آثار انفاق

انفاق در راه خدا و رسیدگی به امور نیازمندان جامعه، آثار وبرکات فراوانی را به همراه دارد که عبارتند از:

۱) تعدیل اقتصادی

از جمله معضلات بزرگ اجتماعی در هر عصر و نسلی، فقر، محرومیت ونظام های طبقاتی است که در سایه شوم تبعیض و بی عدالتی رشد و نمو می نماید و برروابط انسان ها سایه افکنده مشکلات فراوانی را در سطح جامعه به وجود می آورد. انفاق به معنی عام آن، از جمله ابزاری است که می تواند تا حدود زیادی بر روابط اقتصادی انسان ها و اقشار مختلف جامعه، تاثیر داشته و تعدیل ایجاد نماید و فاصله های طبقاتی را کمتر نموده و یا به کلی نابود سازد

 

با توجه به نقش انفاق و رسیدگی به امور نیازمندان، خدای سبحان خطاب به ثروتمندان جامعه می فرماید: «ولا یاتل اولوا الفضل منکم و السعه ان یوتوااولی القربی و المسکین والمهجرین فی سبیل الله (نور.۲۲)؛ آن ها که از میان شمادارای برتری [مالی] و وسعت زندگی هستند نباید سوگند یاد کنند که از انفاق نسبت به نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دریغ نمایند.»

 

اگر ثروتمندان جامعه، بخش کمی از سرمایه خود را برای سر و سامان دادن به زندگی فقرا و نیازمندان اختصاص داده و صرف کنند علاوه بر اجر و پاداش معنوی، به خود و حفظ ثروت خویش نیز کمک کرده و جلوی بخش عمده ای از ناامنی ها را که زایده و مولود فقر و تهی دستی است خواهند گرفت. افراد خلاف کار اگر از لحاظ اقتصادی تامین شوند اکثرشان دست از خلاف کاری برداشته و سر در خط قانون خواهند نهاد و مثل بقیه به زندگی عادی و معمولی بازخواهند گشت.

 

انفاق و رسیدگی به امور نیازمندان به طور کلی سبب نجات از مفاسد کشنده اجتماعی می شود، اگر انفاق به فراموشی سپرده شود و ثروت ها در دست گروهی معدود، جمع گردد و در برابر آنان، اکثریتی محروم و بینوا وجود داشته باشد، دیری نخواهد گذشت که انفجار عظیمی در جامعه به وجود آمده، اموال و دارایی ثروتمندان نیزدر آتش آن خواهد سوخت. بنابراین؛ انفاق، قبل از آن که به حال محرومان، مفید باشد به نفع ثروتمندان خواهد بود، زیرا تعدیل ثروت، حافظ ثروت است.

 

۲)خیر و برکت

از جمله آثار انفاق، خیر و برکت در رزق و روزی و بازگشت سود آن به انفاق کننده است. (10) خدای سبحان می فرماید: «مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیلالله کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله مائه حبه والله یضاعف لمن یشاء و اللهواسع علیم(بقره ۱۶۲) کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند همانند بذری است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه، صد دانه باشد؛ و خداوند برای هر کس که بخواهد (آن را) چند برابر می کند، و خداوند گشایشگر داناست.»

 

امام صادق(علیه السلام) به مردی که با اشاره به آیه «و ما انفقتم من شیءفهو یخلفه…» ادعا کرد که او انفاق می کند، اما عوض و جایگزینی نمی بیند. فرمود: آیا خیال می کنی خداوند خلف وعده می کند؟ (آن مرد گوید:) عرض کردم: نه. فرمود: پس علت چیست؟ گفتم: نمی دانم. حضرت فرمود: اگر فردی از شما مال حلال به دست آورد و به حق انفاق کند، درهمی انفاق نکند، مگر این که خداوند عوض آن را بدهد.»

 

امام صادق(عیه السلام) در جمله کوتاهی می فرماید: «انفق و ایقن بالخلف؛انفاق کن و به عوض یقین داشته باش.» در جمله دیگری می فرماید: «ان الصدقه تقضیالدین و تخلف بالبرکه (11)؛ صدقه دادن، دین را ادا می کند و برکت برجای می نهد.» باتوجه به آیات و روایات، انفاق و کمک های مالی به نیازمندان اگر برای رضای خدا باشد،باعث خیر و برکت و گشایش رزق و روزی خواهد شد.

 

۳) آمرزش گناهان

همه انسان ها به جز انبیا و اولیای الهی، در زندگی خود، دچارخطا و لغزش شده و گناهان کوچک و بزرگی را مرتکب می شوند، از جمله ابزاری که باعث میشود انسان آثار گناه و خطاهایش از بین ببرد، حتی آن را تبدیل به حسنات نماید، انفاق و بخشش در حق بندگان خدا و خدمت به مخلوقات الهی است. (12)

در سوره مائده می خوانیم: «و قال الله انی معکم لئن اقمتمالصلوه و ءاتیتم الزکوه و ءامنتم برسلی و عزرتموهم و اقرضتم الله قرضا حسنا لاکفرنعنکم سیئاتکم (مائده ۲۱) و خداوند [به آن ها] گفت: من با شما هستم اگر نماز را برپادارید، و زکات را بپردازید، و به رسولان من ایمان بیاورید و آن ها را یاری کنید، وبه خدا قرض الحسنه دهید [و در راه او، به نیازمندان کمک کنید]، گناهان شما را می پوشانم [و می بخشم].»

 

در جای دیگر می فرماید: «الشیطن یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاءوالله یعدکم مغفره منه و فضلا و الله وسع علیم؛(بقره ۸۶۲) شیطان، شما را [به هنگامانفاق،] وعده فقر و تهیدستی می دهد؛ و به فحشا [و زشتی ها] امر می کند؛ ولی خداوندوعده «آمرزش» و «فزونی» به شما می دهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و (به هر چیز(داناست. )و به همین دلیل، به وعده های خود، وفا می کند)»

 

۴) آرامش روحی و روانی

دغدغه اصلی انسان ها در طول تاریخ، رسیدن به آرامش بوده است، تلاش آنان از ابتدای خلقت تا حال، متوجه این اصل بوده که چه تدبیری بیندیشند تا بتوانند آرامش را برای خود و نزدیکان خویش فراهم سازند.

 

خدای سبحان می فرماید: «الذین ینفقون امولهم بالیل و النهار سراو علانیه فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛(بقره ۴۷۲) آن ها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق می کنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آن هاست، و نه غمگین می شوند.»

 

در آیه دیگری می خوانیم: «و مثل الذین ینفقون امولهم ابتغاءمرضات الله و تثبیتا من انفسهم کمثل جنه بربوه ؛(بقره ۵۶۲) و [کار] کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا، و تثبیت [ملکات انسانی در] روح خود، انفاق می کنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد.»

 

برخی از مفسران جمله «و تثبیتا من انفسهم» را به آرامش تفسیر کرده اند که پس از انفاق برای انفاق کننده و سپس برای انفاق شونده و به طور کلی برای جامعه حاصل می شود. بنابراین انفاق کنندگان واقعی کسانی هستند که تنها به خاطرخشنودی خدا و پرورش فضائل انسانی و تثبیت این صفات در درون جان خود و همچنین پایان دادن به اضطراب و ناراحتی هایی که بر اثر احساس مسئولیت در برابر محرومان در وجدانآن ها پیدا می شود اقدام به انفاق می کنند.(13)

 

از این آیات به خوبی روشن می شود که انفاق باعث آرامش در دنیا وآخرت خواهد شد. در حدیثی که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده است می خوانیم: «ارض القیامهنار ما خلا ظل المومن؛ فان صدقته تظله؛(14) سرزمین قیامت تماما آتش است، مگر سایه مؤمن؛ زیرا که صدقه او بر سرش سایه می افکند.»

 

۵)خیر و سعادت ابدی

عمده ترین اثر انفاق و رسیدگی به امور نیازمندان واقعی، خیر وسعادت ابدی و عاقبت و فرجام نیک و شایسته ای است که نصیب انسان های خیر و نیکوکارخواهد شد. زندگی در این دنیا، زودگذر و موقتی است خوبی ها و بدی ها، تلخی ها وشیرینی های آن نیز پایدار و همیشگی نخواهد بود، آنچه که مهم است حیات پس از مرگ است که لذت های آن علاوه بر این که جاوید و همیشگی است از لحاظ حظ و بهره نیز با لذتهای دنیا قابل مقایسه نخواهد بود. رنج، عذاب و گرفتاری هایش نیز نه از حیث مدت وزمان و نه از لحاظ شدت و طاقت فرسایی؛ با تلخی ها و گرفتاری دنیا قابل مقایسه نیست.

 

فضل و رحمت یاد شده و خیر و سعادت ابدی، نصیب انسان هایی می شودکه احکام اسلامی را در زندگی خود رعایت کرده و از مال و دارایی خود، برای رضای خداو کمک به نیازمندان، انفاق می نمایند: «والذین صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقامواالصلوه و انفقوا مما رزقنهم سرا و علانیه و یدرءون بالحسنه السیئه اولئک لهم عقبیالدار؛(رعد ۵۲ تا ۲۲) و آن ها که به خاطر ذات [پاک] پروردگارشان شکیبایی می کنند؛ ونماز را برپا می دارند؛ و از آنچه به آن ها روزی داده ایم، در پنهان و آشکار، انفاقمی کنند؛ و با حسنات، سیئات را از میان می برند؛ برای آنها پایان نیک سرای دیگریست.»

 

چگونه انفاق کنیم؟

پس از تبیین جایگاه و اهمیت انفاق در آموزه های دینی و ذکر تعدادی از آثار آن، این سؤال مطرح می گردد که انسان باچه هدف و نیتی به سمت کارهای خیر، حرکت کند تا از آثار آن، حظ و بهره کافی داشته باشد؟ برای بهره مندی از آثار ارزشمند انفاق و نیکوکاری، رعایت چند نکته لازم و ضروری است:

۱) رضای خداوند

اولین اصلی که در باب انفاق باید رعایت شود توجه به رضای خداوند است. جلب رضایت خداوند در هر کاری، فرع بر چند مسئله از جمله ایمان و اعتقاد به خدا، پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه معصومین(علیهم السلام) و رعایت احکام و قوانین الهی است.

 

اگر انسان از لحاظ اعتقادی مشکل داشته باشد و یا در حوزه عمل و رعایت احکام و قوانین الهی و دینی مثل نماز، روزه و… کوتاهی نموده، راه گناه و معصیت را درپیش گیرد، و یا از راه های نامشروع و غیرقانونی سود و سرمایه جمع آوری نموده و درآمد داشته باشد، انفاق چنین انسان هایی مورد قبول و پذیرش حق تعالی قرار نخواهد گرفت. خداوند با صراحت اعلام می دارد: «قل انفقوا طوعا أو کرها لن یتقبلمنکم ائکم کنتم قوما فاسقین، و ما منعهم أن تقبل منهم نفقاتهم الا انهم کفروا باللهو برسوله و لا یأتونس الصلاه الا و هم کسالی و لاینفقون الا و هم کارهون؛(توبه ۴۵ و۳۵) بگو؛ چه با رغبت و چه با بی میلی انفاق کنید، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد چرا که شما گروهی فاسق هستید و هیچ چیز مانع پذیرش انفاق های آنان نشد جز این که به خدا و پیامبرش کفر ورزیدند و جز با [حال] کسالت نماز به جا نمی آورند و جز با کراهت انفاق نمی کنند»

 

اگر انسان در کارهای خیر مثل انفاق، توجه به رضای خداوند نداشته باشد، جز زحمت، چیز دیگری نصیب او نخواهد شد، امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «اگر مردم ازراهی که خداوند به آنان فرمان داده است، کسب درآمد کنند و آنها را در راهی که خداوند از آن بازشان داشته است انفاق کنند، آن را از ایشان نمی پذیرد و اگر از راهی که آنها را از آن نهی کرده است درآمد به دست آورند و آن درآمد را در راهی که خداوند بدان فرمانشان داده است به مصرف رسانند، باز هم از آنان نمی پذیرد، مگر این که از راه درست [و حلال] به دست آورند و در راه درست [و حلال] انفاق کنند.»(15)

 

۲) پاکیزگی در انفاق

دومین اصلی که در باب انفاق، باید رعایت شود؛ این است که اشیا و اموال را که پاکیزه و دوست داشتنی است، انسان در راه خدا انفاق کند این مطلب راخداوند در سوره آل عمران می فرماید: «لن تنالو البر حتی تنفقوا مما تحبون و ماتنفقوا من شیء فان الله به علیم؛(آل عمران ۹۲) هرگز به(حقیقت) نیکوکاری نمی رسیدمگر اینکه از آنچه دوست می دارید (در راه خدا) انفاق کنید، و آنچه انفاق می کنیدخداوند از آن باخبر است.»

 

امام صادق(علیه السلام) در پاسخ سؤالی از آیه «ولاتیمموا الخبیث منهتنفقون؛ (بقره ۷۶۲) و برای انفاق به سراغ قسمت هایی که ناپاک است نروید» می فرماید: «مردم زمانی که اسلام آوردند درآمدهایی از ربا و اموال حرام در اختیار داشتند وافراد به سراغ این درآمدها در بین دارایی های خود می رفتند و آنها را صدقه میدادند، اما خداوند آنان را از این کار نهی فرمود. صدقه دادن جز از درآمد پاک و حلال درست نیست.»(16)

 

در تفسیر مجمع البیان از امام علی(علیه السلام) نقل می کند که حضرت فرمود: «این آیه درباره کسانی نازل گردید که به هنگام انفاق خرماهای خشک و کم گوشت و نامرغوب رابا خرمای خوب مخلوط می کردند و بعد انفاق می نمودند به آنها دستور داده شد که ازاین کار بپرهیزند.»(17) این دو شان نزول هیچگونه منافاتی با هم ندارند و ممکن است آیه در مورد هر دو دسته نازل شده باشد، که یکی ناظر به پاکی معنوی و دیگری ناظر به مرغوبیت مادی و ظاهری است.(18)

 

از آنجا که بعضی از مردم، عادت دارند همیشه از اموال بی ارزش و آنچه تقریبا از مصرف افتاده و قابل استفاده خودشان نیست، احسان می کنند و این گونه احسان علاوه بر اینکه سود چندانی به حال نیازمندان ندارد، نوعی اهانت و تحقیر نسبت به آنها است، و موجب تربیت معنوی و پرورش روح انسانی نیز نمی باشد، این جمله باصراحت، مردم را از این کار نهی می کند و آن را با دلیل لطیفی همراه می سازد و در حالیکه شما خودتان حاضر نیستید این گونه اموال را بپذیرید؛ مگر از روی کراهت و ناچاری؛ چرا درباره برادران مسلمان، و از آن بالاتر خدایی که در راه او انفاق میکنید و همه چیز شما از او است، راضی به این کار می شوید؟

 

در حقیقت، آیه به این نکته اشاره می کند که انفاق در راه خدا،یک طرفش مؤمنان نیازمندند، و طرف دیگر خدا، و با این حال اگر اموال پست و بی ارزش انتخاب شود، از یک سو تحقیری است نسبت به نیازمندان که ممکن است علی رغم تهیدستی مقام بلندی از نظر ایمان و انسانیت داشته باشند و روحشان آزرده شود و از سوی دیگربی ادبی نسبت به مقام پروردگار است.(19)

 

۳) انفاق بدون منت

سومین اصلی که در باب انفاق باید در نظر گرفته شود، دوری از منت گذاری و پرهیز از آزار و اذیت است. انفاق اگر با آزار و اذیت و منت گذاری همراه باشد، هیچ سودی به حال انسان نخواهد داشت.

 

خدای سبحان مؤمنان را مورد خطاب قرار داده می فرماید: «یاایهاالذین ءامنوا لاتبطلوا صدقتکم بالمن و الاذی…؛ (بقره۶۶۲) ای کسانی که ایمان آورده اید! بخشش های خود را با منت و آزار، باطل نسازید!»

 

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که: «هر کس به مؤمنی خوبی کند پس از آن؛ او را با سخن ناهنجار خود، برنجاند و یا بر او منت گذارد، صدقه خود را باطل کرده است.»(20)

 

در حدیث دیگری می خوانیم: «رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) از براء بن عازب پرسید: ای براء! وضع مالی مادرت چگونه است؟[براء مردی دست و دل باز بود. زن و فرزندش را ازنظر مالی خوب تأمین می کرد، رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) می خواست بداند رفتار او با مادرش چگونه است؟] براء عرضه داشت وضع بسیار خوبی دارد، رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: خرج کردن برای اهل و اولاد و خادم، صدقه است، باید متوجه باشی که با منت نهادن و اذیت کردن آنان، اجراین صدقه را باطل نکنی.)


۱. ر.ک لغت نامه دهخدا ج۵، ص ۵۸۳

۲. سوره سبا، آیه۹۳.

۳. میزان الحکمه، جلد ۳۱، ص ۸۴۴۶.

.۴سوره بقره، آیه ۴۵.۲

۵. تفسیرنمونه، ۲، ص ۷۵۲.

۶. مجمع البیان، ج۲، ص ۴۲۶

7. تفسیر نمونه، ج۲، ص .۲۵۸

.8 الامالی، ص ۹۱۵.

9. سوره حدید، آیه ۷.

10.فرهنگ قرآن، ج۵، ص۶۵۲.

11.الکافی، ج۲، ص ۶۸۴.

12.فرهنگ قرآن، ج۵، ص ۵۵۲.

13.ر.ک . تفسیرنمونه، ج۲، ص ۶۲۳.

14.الکافی، ج۴، ص ۳.

15. الکافی، ج۴، ص ۳۳.

16.وسائل الشیعه، ج۹، ص ۷۶۴.

17.تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص ۵۵۶.

18.تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۳۳.

19.تفسیر نمونه، ج۲، ۳۳۳.

20.ترجمه المیزان، ج۲، ص ۸۱۶

درباره‌ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *