وفات غریبانه ابوذر در ربذه

شرح حال اصحاب حضرت امیر المومنین علی علیه السلام : ابوذر غفاری : وفات غریبانه ابوذر در ربذه

آري، ابوذر غفاري به جرم حق گويي و امر به معروف و نهي از منكر از جانب خليفه سوم به ريگ زار بي آب و علف «ربذه» تبعيد شد و پس از مدتي رنج و داغ از دست دادن فرزندش «ذر»(1) خود با مرگ دسته و پنجه نرم كرد. همان گونه كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرموده بود: «يعيش وحده، و يموت وحده، و يبعث وحده، و يدخل الجنه وحده؛ به تنهايي زندگي مي كند و به تنهايي مي ميرد و به تنهايي مبعوث مي شود و به تنهايي وارد بهشت مي گردد». وي به تنهايي در ربذه زيست و به تنهايي جان سپرد و روحش به عالم ملكوت پرواز كرد.
ام ذر (همسر ابوذر) نقل مي كند: هنگامي كه ابوذر در حال جان دادن بود، نگاهي به من كرد و اشك را بر گونه هايم جاري ديد، قلبش سوخت؛ پرسيد: چرا گريه مي كني؟ گفتم: چگونه گريه نكنم در حالي كه گذشته از رنج هايي كه كشيده ام، و اينك هم در سرزمين اين چنيني از دنيا مي روي، من پس از مرگت، بايد تو را كفن كنم، و حال آن كه پارچه اي براي كفن تو ندارم.
ابوذر گفت: گريه نكن، به زودي گروهي از مومنان بر جنازه من حاضر خواهند شد و مرا كفن خواهند كرد و بر من نماز خواهند خواند.
همسرش به ابوذر گفت: اكنون ايام حج تمام شده و حاجيان همه رفته اند، كسي باقي نمانده كه از اين راه گذر كند.
ابوذر پاسخ داد: من آن چه گفتم از پيامبر شنيده ام، زيرا روزي من و چند نفر ديگر در خدمت پيامبر نشسته بوديم، حضرت رو به ما كرد و فرمود: «ليموتن رجل منكم بفلاه من الارض تشهده عصابه من المومنين؛ يكي از شما در بياباني از دنيا مي رود و گروهي از مومنان بر جنازه او حاضر مي شوند.» همسرم، تمام كساني كه در آن مجلس بودند، در آبادي از دنيا رفتند و جز من كه در اين بيابان دست به گريبان مرگ هستم، كسي باقي نمانده است؛ مواظب راه باش كه سخن پيامبر صحيح است.
در همين حال بود كه ناگاه قافله اي از دور پيدا شد و گروهي سر رسيدند.(2) و به محض مشاهده حالت اضطراب در روحيه ام، پرسيدند چرا چنين مضطربي؟ گفتم: يكي از مسلمانان در حال احتضار است، براي تجهيز و تكفين او حاضر شويد و از خداوند پاداش بگيريد. پرسيدند او كيست؟ گفتم: ابوذر غفاري. همه پياده شدند و خود را به بالين ابوذر رساندند. چشم وي كه به آنان افتاد، سخني كه پيامبر صلي الله عليه و آله درباره ايشان گفته بود، به آنان بشارت داد و سپس گفت: وضع مرا مي بينيد، اگر جامه اي داشتم مرا در همان كفن مي كرديد، ولي چون جامه اي ندارم، لذا مرا با پارچه هاي خود كفن كنيد؛ شما را به خدا سوگند مي دهم، كسي كه امارت و يا رياست قومي را به عهده دارد، كفنم نكند.(3) همسر ابوذر مي گويد: اين را گفت و با من خداحافظي كرد و چشم هايش را بر هم گذارد و براي هميشه ديده از جهان فرو بست.
راوي گويد: گروهي كه بر جنازه او حاضر بودند، هر كدام از امارت و رياست بهره اي برده بودند؛ لذا براي كفن كردنش با توجه به وصيتش به مشكل برخوردند. آن گاه جواني از انصار پيش آمد و گفت: من دو جامه به همراه دارم كه مادرم با دست خود آن را رشته و بافته است، يكي بر تنم هست و ديگري را در اختيار شما مي گذارم كه وي را با آن كفن كنيد. آنان چنين كردند، و «عبدالله بن مسعود» بر او نماز خواند. سپس بدن پاك او را دفن كردند و بر قبرش اشك ها ريختند.
طبق نقل مورخان: مالك اشتر، حجر بن ادبر و حذيفه بن يمان(4) در ميان آن جمع بودند و پس از وفات ابوذر آن گروه كه هشت نفر بودند، همسر ابوذر و فرزندش را با خود به مدينه بردند و عثمان ديگر مزاحمتي براي آنان فراهم نكرد.
ابوذر در سال 32 هجري، دو سال قبل از خلافت اميرالمومنين علي عليه السلام در ديار غربت و سرزمين بي آب و علف «ربذه» به ملكوت اعلي پيوست و براي هميشه اين زبان گويا و كوبنده ظالمان خاموش شد و قلب دنياپرستان را شاد و دل مومنان را در غم و اندوه فراوان فرو برد.(5).
*****
ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 44، از محمد بن كعب نقل مي كند: «ابوذر در موقع جان دادن، همسر و نيز پسرش (ذر)، در كنارش بودند.
طبق نقل برخي از مورخان در ميان اين گروه «مالك اشتر نخعي» هم حضور داشت.
در بعضي از نقل ها آمده است كه: «ابوذر قبل از آمدن آن گروه، از دنيا رفته بود». ر. ك: شرح ابن ابي الحديد، ج 3، ص 44.
طبق نقل ابن اثير در الكامل، ج 2، ص 265 اسامي آن گروه كه كنار جنازه ابوذر در ربذه حاضر شدند، عبارتند از: مالك اشتر، عبدالله بن مسعود، بكر بن عبدالله تميمي، ابو مفزر تميمي، اسود بن يزيد، علقمه بن قيس، حلحال ضبي، حرث بن سويد تميمي، عمرو بن عتبه سلمي، ابن ربيعه سلمي، ابو رافع مزني، سويد بن شعبه تميمي، زياد بن معاويه نخعي و… در اين نقل نام حجر بن ادبر نيامده است.
ر. ك: اسد الغابه، ج 1، ص 302؛ تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 173؛ معرفه الصحابه، ج 1، ص 462 تاريخ طبري، ج 4، ص 309؛ الكامل في التاريخ، ج 2، ص 265.

درباره‌ی admin

همچنین ببینید

حضرت علی علیه السلام در وصیت ابوذر

شرح حال اصحاب حضرت امیر المومنین علی علیه السلام : ابوذر غفاری : حضرت علی علیه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *