گریستن آقا بزرگ تهرانی به روایت استاد محمدرضا حکیمی

گریستن آقا بزرگ تهرانی به روایت  استاد محمدرضا حکیمی

 

محمدرضا حکیمی، اندیشمند اسلامی، نقل می‌کند که وقتی از «شیخ‌ آقا بزرگ تهرانی» اجازه نقل حدیث خواست «آن بزرگ مرد به شدت گریست و ناله کرد و گفت دریغا که هم‌اکنون تنها یک کس دیدم که به فکر اجازه روایت است و محتاط در نقل حدیث.

 

 

محمد رضا حکیمی، نویسنده و اندیشمند اسلامی، در رساله «آوای روزها» که شرح حال و ذکر آثار شیخ آقا بزرگ تهرانی است، نوشته:

 

« رسیدن به استادان فیاض و مربیان لایق نیز، از توفیق‌های خاصی است که گاه نصیب کسان می‌گردد. و از جمله شیخ آقا بزرگ را این نصیب بوده است. وی در آغاز تشرف به نجف، به علامه و محدث معروف، مرحوم حاج میرزا حسین نوری متصل می‌شود و از چنان مرد پخته و متخصص کم نظیری استفاده می‌برد و از وی به اخذ اجازه نقل کردن حدیث نایل می‌آید. و نوری در طلیعه استادان بزرگ وی قرار می‌گیرد و در سال‌های جوانی، در سلسله راویان احادیث، به استادان و مشایخ پیشین پیوستش می‌دهد. 

 

شیخ آقا بزرگ در کار نقل حدیث و اتصال اسناد، به نوع مشایخ اسلام و علمای شهرها و مذاهب اسلامی پیوسته است، چنان که در طریق‌های اجازه او از جمله سید ناصر حسین هندی است (از علمای شعیه هند) فرزند علامه مجاهد میرحامد حسین هندی (در گذشته 1306 ق) مؤلف کتاب عظیم عبقات الانوار و هم علمای مکه و مدینه و قاهره، نیز خود، در اجازه روایتی نویسنده این سطور می‌گوید:

« من برخی از طریق‌ها و اسناد روایتی خود را از اساتید حدیثم که همه علمای اسلامند و ساکن قاهره و مکه و مدینه می‌باشند، در ذیل کتاب المشیخه که در بیروت چاپ شده است، ذکر کرده‌ام.»

 

علامه شیخ آقا بزرگ، در خلال روزگار خویش، به گروهی که آنان را در خور یافته است اجازه روایتی داده است. و در بعضی از تألیفاتش نام آنان که از وی اجازه نقل حدیث دارند، مذکر است. و مرا روزگاری دراز این آرزو بود که با اخذ اجازه روایت از او نایل شوم و به واسطه او به بزرگ محدث متاخر، مرحوم نوری، و سلسه اسنادش تا یاران ائمه پیوست یابم. و برخلاف رسم کنونی و این درهم شوری دردناک در نقل حدیث، من در نقل خویش مجاز باشم. 

 

این بود که در سال‌های اخیر که حضرت شیخ به مشهد مشرف بود، در حرم امام ابوالحسن الرضا (ع) دیدارش کردم و پس از مدتی – درنگ تا از حال خاص و توجه خویش درآید – از او اجازه نقل حدیث خواستم. آن بزرگ مرد به شدت گریست و ناله کرد و گفت دریغا که هم‌اکنون تنها یک کس دیدم که به فکر اجازه روایت است و محتاط در نقل حدیث. 

 

کجا شد آن روزگاران که به اتصال اسناد توجه داشتند و چه شد آن اهتمام‌های پیشینیان؟ در این مقوله می‌گفت و می‌گریست و بر ضیاع مرزبانی احادیث تاسف می‌خورد… و می‌گفت: « استاد من نوری نیز به شدت متأثر بود از سست شدن اهتمام کسان در نقل مجاز حدیث …» و اکنون کجایند بزرگان قدیم و محدثان محتاط پیشین تا بنگرند که چه کسان حدیث‌دان و حدیث‌خوان و حدیث‌نویس شده‌اند، و چه کسان ناقل حدیث؟!»

درباره‌ی admin

همچنین ببینید

انتشار تصویر مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی صاحب الذریعه برای اولین بار

انتشار عکس و تصویر مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی صاحب الذریعه برای اولین بار   مرحوم …

یک نظر

  1. آقا عالی بود حرف ندارید
    هر روز سر میزنم به لطف آقا بقیت الله ارواحنافداه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *